سبک زندگی
برای درک بهتر الگوی «کارو» که بگونه ای سبک زندگی است. لازم است توضیحاتی در مورد سبک زندگی ارائه شود. سبک زندگی چگونگی زندگی کردن است. این که در طول زندگی اوقات خود را چگونه سپری می کنید؟ چه فعالیتهایی انجام می دهید؟ این فعالیتها را چگونه انجام می دهید؟ چگونه نیازهای خود را مرتفع می سازید؟ چه خواسته هایی دارید؟ از چه اشیاء، امکانات و مکانهایی استفاده می کنید؟ عقاید و باورها چگونه بر کل زندگی شما تأثیر می گذارد؟ همه و همه سبک زندگی شمارا شکل می دهد. عبارت «سبک زندگی» در شکل نوین آن اولین بار توسط «آلفرد آدلر» روانشناس اتریشی در سال 1929 میلادی ابداع شد. وی از این اصطلاح برای اشاره به حال و هوای زندگی فرد استفاده کرد. سبک زندگی هدف فرد، احساس های فرد نسبت به دیگران، و نگرش فرد نسبت به دنیا را شامل می شود.به عبارت بهتر روش زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند.مطالعه و پژوهش در موضوع سبک زندگی بیشتر به عنوان یک حوزه مطالعاتی «بین رشته ای» تلقی می شود.ورود دین شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و مدیریت به این حوزه نیز شاهدی بر مدعای فوق است.
تعاریف مربوط به سبک زندگی را می توان به سه دسته تقسیم نمود.
دسته اول تعاریف به نگرش، عقاید و باورها و نگرش اشخاص تأکید داشته اند که بر کل زندگی سایه می افکند. در تعریفی سبک زندگی را مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در برمیگیرد. به عنوان مثال سبک زندگی بر اساس نگرش اسلامی است یا نگرش زندگی غربی.
دسته دوم تعاریف، به نوع رفتارها و فعالیتهای اشخاص، خانواده ها و گروه ها اشاره دارند. در تعریف سازمان بهداشت جهانی «اصطلاح سبک زندگی به روش زندگی مردم و بازتابی کامل از ارزش های اجتماعی، طرز برخورد و فعالیت ها اشاره دارد. همچنین ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی (فعالیت بدنی، تغذیه و…) است که در پی فرایند جامعه پذیری به وجود آمده است.»به عنوان مثا ل، این که اشخاص و خانواده ها اوقات خود را چگونه صرف می کنند. آیا به کار و کارآفرینی اهمیت می دهند یا به استراحت و تفریح.
دسته سوم تعاریف به استفاده از انواع چیزها ،اشیاء، مکانها و امکانات اشاره دارند. «یاسر من» (1983م) سبک زندگی را الگویی از مصرف می داند که دربردارنده ترجیحات، ذائقه و ارزش هاست؛ سبک زندگی به مثابه مجموعة منسجمی از انتخاب ها، ترجیحات و رفتارهای مصرف گرایانه است. به عنوان مثال آیا اشخاص و خانواده ها دوست دارند برای رفع نیاز به غذا دوست دارند در منزل خود غذا پخت و پز نمایند یا به رستورانهای سنتی بروند یا به فست فود ها .
این سایت بر هر سه دسته تعاریف سبک زندگی اشاره دارد. اما تأکید بر دسته دوم تعاریف سبک زندگی که همانا نوع رفتارها و فعالیتهای اشخاص و گروه ها است، دارد. البته نگرشها، عقاید و باورها بر نوع رفتارهای اشخاص و خانواده ها تأثیر گذار است. و هر رفتاری نیاز به استفاده از اشیاء، امکانات و مکانهای خاصی دارد. به عنوان مثال یک شخص غیرمذهبی برای پر کردن اوقات فراغت خود ممکن است به شراب (چیز) خواری بپردازد. و به میخانه (مکان) برود. بنابراین اگرچه تأکید بر دسته دوم تعاریف است اما تعاریف دسته اول و سوم نیز در این سایت مدنظر قرار می گیرد.
نویسنده سایت، یک مدل سه بعدی از سبک زندگی ابداع نموده است. این ابعاد عبارتند از زمان (Time)، فعالیتها (Activities) ) و مالی (Finance) و یا T.A.F . الگوی «کارو» بر اساس مدل T.A.F شکل گرفته است.
ویژگیهای سبک زندگی
برای دریافت بهتر مفهوم سبک زندگی بهتر است که ویژگیهای آن را مورد بررسی قرار دهیم
1. سبک زندگی، ترکیبی از صورت (سبک) و معنا (زندگی) است؛ رفتاری برآمده از باورها و پسندها و مبتنی بر دیدگاهی مصرح و آگاهانه یا غیر مصرح و نیمه خودآگاه در فلسفه حیات است. سبک زندگی را نمیتوان از باورها و ارزشها بریده دانست. ظواهر زندگی حاصل آن باورها و پسندها است. به عنوان مثال سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی از باورهای اعتقادی متفاوت نشأت می گیرد.
2. مجموعه عناصر زندگی وقتی به سبک زندگی تبدیل میشوند که به حد نصاب انسجام و همبستگی برسند و همخوانی و تناسب داشته باشند. مجموعهای درهم از مدل های کنار هم چیده شده بدون همخوانی و تناسب درونی و بیرونی، سبک زندگی نیست؛ مثلاً نوجوانی که هنوز شاکله هویت فکری، فرهنگی، اجتماعیاش کامل نشده و بهدرستی شکل نگرفته و رفتارهای متنوعی دارد، دارای سبک زندگی نیست. یکی از اهداف این کتاب، معرفی سبکهای زندگی است که عناصر آنها به اندازه کافی انسجام و هماهنگی داشته باشند. این انسجام و هماهنگی باعث ایجاد نظم و آرامش در زندگی می شود.
3. در پدید آمدن سبک زندگی، اکثر عناصر اختیاری است. اگر فردی در یک اردوگاه کار اجباری یا در اسارت و تحت فشار بیرونی، مجبور به رفتار بر اساس نوع خاصی از زیستن شود، سبک زندگی ندارد. سبک زندگی باید انتخاب شود و شخص فعالانه در تعریف و چینش و معماری آن بر اساس نظام اعتقادی و ارزشهایش مشارکت داشته باشد؛ البته رسانهها دائماً تصویرهای جدید از سبک زندگی را منتشر میکنند و ذهنها و دلها را برای انتخاب آن برمیانگیزند. یکی از اهداف این کتاب ارائه انواع سبک زندگی به منظور انتخاب بهترین و متناسب ترین سبک زندگی توسط اشخاص و خانواده ها است.
4. سبک زندگی قابل ایجاد و قابل تغییر است؛ زیرا نوعی انتخاب شخصی و آیین فردی است. نوعی طراحی است که میتوان آن را نقد کرد و میتوان آن را درانداخت؛ گرچه شرایط اجتماعی ممکن است تغییر و تحول در سبک زندگی را بسیار دشوار کند.
5. جز در دوران کودکی که هنوز شخصیت فرد شکل نگرفته است، نمیتوان انسانی را بدون آداب یا سبک زندگی تصور کرد. در حقیقت، هیچ کس بیادب نیست؛ همانگونه که بیتربیت، بیفرهنگ و بیشخصیت نیست؛ حتی اگر انسان تحت تأدیب صحیح قرار نگیرد، بیادب نمیشود، بلکه بدادب، بدتربیت و بدشخصیت میشود. اگر ما شکل خاصی از زندگی را با اراده و اختیار خود انتخاب نکنیم، ناخودآگاه در قالبهای تعیینیافته محیط و جامعه قرار میگیریم؛ بنابراین چه خوب است که آگاهانه و از سر اختیار صورت زندگی خود را تعیین کنیم و اجازه ندهیم شرایط محیطی، رنگ شخصیت ما را عوض کند.
6. سبک زندگی به یک نوع هویت اجتماعی ختم میشود. جامعه شناسان تأکید میکنند که سبک زندگی برای افراد شخصیت میسازد؛ یعنی فرد، کلاس هویتی خود را با نوع ارتباطات، نوع شغل، سبد مصرفی و سایر ظواهر انتخابیاش معرفی میکند. از سوی دیگر، فرد بر اساس سبک زندگی (چیزی که میخورد و میپوشد، جایی که زندگی میکند، ماشینی که سوار میشود و با کسانی که حشر و نشر دارد و…) آرامآرام به رفتارهایی عادت میکند و از درون شکل میگیرد.
7. سبک زندگی در نهایت در سطح کلان اجتماعی، همگرایی و واگرایی پدید میآورد. کسانی که سالها مانند هم زیستهاند، آرامآرام مانند هم فکر میکنند و حساسیتها و علاقههایی مشترک خواهند داشت. این همگرایی از پیش تعریف نشده، به موضعگیریها و قضاوتهای اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی یکسان خواهد رسید و یک قطب همنوا و یا قدرت اجتماعی پنهان تشکیل خواهد داد.
کارکردهای سبک زندگی
1. فهم زندگی:سبک زندگی راهنمای نقشه زندگی است که به فهم و درک آن کمک می کند تا با فکر کردن به زندگی با آن تعامل برقرار کند. سبک زندگی فرد میتواند فهم دقیقتر از زندگی را برای فرد بازگشاید تا او به شناخت بهتری برسد. اگر شخص فهمی ازسبک زندگی خاص خود را نداشته باشد، امکان درک و تفسیر و ارتباط با اطراف را نخواهد داشت. شناخت سبک زندگی، فهم درستی از نوع زندگی به ما خواهد داد که ریشه در افکار و نگرشهای ما دارد.
2. امکان پیشبینی: سبک زندگی به ما امکان پیشبینی میدهد. بدون سبک زندگی ما مجبور خواهیم بود لحظه به لحظه مطالب را باز آموزی کنیم، شکست ها و خطاهای گذشته را دوباره تجربه کنیم. اما با داشتن یک نقشه و طرح می توانیم آن را برای آینده بازسازی و آماده نماییم. این طرح (سبک زندگی) همواره به طور خودآگاه یا ناخودآگاه پیش روی ما گسترده است. این امکان پیشبینی از سبک زندگی در عمق وجود ما حضور دارد. اینگونه نیست که آن را فراموش کنیم یا در مواقع هیجانهای شدید آن را از دست بدهیم یا…؛ بنابراین این نقشه همواره امکان پیشبینی خودمان را به ما میدهد؛ برای مثال این که چه مقدار از زمان خود را به رشد و موفقیت اختصاص دهیم، پیش بینی هایی در مورد موفقیت آتی بدست می دهد.
3. امکان مدیریت و کنترل: سبک زندگی به ما امکان مدیریت و کنترل میدهد. می توانیم به آن چه می خواهیم برسیم، از آن چه که ممکن است برای ما اتفاق بیفتد جلوگیری کنیم. موقعیتی را فراهم سازیم که به مسیر مورد نظر خودمان برسیم. بدون شک تفاوت بسیار است میان زمانی که ما نقشه شناختی از خودمان داریم، با زمانی که اینچنین نیست. به همین ترتیب، هر قدر سبک زندگی خود را بشناسیم و بر آن مسلط باشیم، بهتر میتوانیم زندگی خود را مدیریت کنیم. همچنین در کنار شناخت سبک زندگی خود، شناخت سبک زندگی اطرافیان و دیگران نیز میتواند ما را برای کنترل بیشتر بر اوضاع و سبک زندگی خویش تواناتر کند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و گاهی از سبک زندگی دیگران تأثیر میپذیرد و بر آنها تأثیر میگذارد