«امورات شخصی: فردی، خانوادگی و خانواری»
نقش و اهمیت «امورات فردی و خانوادگی» در نظام «کارو»
“کارو” الگویی است برای تنظیم و انتخاب سبک زندگی و مدیریت زمان. همانطوریکه قبلاً گفته شد، ما زمان در اختیار خود در طول زندگی خود را به 4 دسته میتوانیم تقسیم نماییم. ک: کسب درآمد، ا: امورات فردی و خانوادگی، ر:رشد و موفقیت و و:اوقات فراغت. کارو از حرف اول این 4 بخش تشکیل شده است.
دومین بخش «کارو» ، «امورات فردی و خانوادگی» است. این امور، بخش مهم و «ضروری» از کارو محسوب می شود چراکه اغلب نیازهای زیستی و پایه ای ما توسط این بخش از کارو مرتفع می شود. «امورات فردی و خانوادگی» فعالیتهای بسیار مختلف و متنوعی را شامل می شوند که بخش عمده ای از اوقات ما را اشغال می نماید. طی انجام این فعالیتها، بسیاری از نیازهای اساسی اشخاص و خانواده ها، مرتفع می شوند. مدیریت و کنترل این امور نقش بسیار بارزی در کیفیت و رضایت زندگی دارد.
فرد، خانواده، خانوار
این که فرد به صورت مجردی و بتنهایی زندگی کند ، یا با خانواده و خانوار زندگی کند، در نحوه و فعالیتهای «امورات فردی و خانوادگی» بشرح زیر تأثیر گذار است .
فرد: افرادی که به صورت مجردی زندگی می کنند، عمدتاً فقط امورات شخصی و فردی دارند. مواردی مانند خوردن، خوابیدن، بهداشت، درمان، خریدها، تعمیرات و نگهداری اثاثیه، امور اداری و مالی شخصی، ورزش های «ضروری» را انجام می دهند. بنابر این تعداد فعالیتهای آنها کمتر است. این افراد، مجبورند همه کارها را خودشان انجام دهند. به عنوان مثال گاهی ممکن است برای خود آشپزی کنند. اگر چه به آشپزی علاقه و مهارتی نداشته باشند.
افرادی که به صورت مجردی و تنهایی زندگی می کنند ، طیف وسیعی از افراد را تشکیل می دهند:
- دختران و پسران مجردی که ازدواج نکرده اند و از خانواده اصلی خود جدا شده اند و مستقل زندگی می کنند ./
- افراد طلاق گرفته که یا دارای فرزند نیستند یا فرزندانشان پیش طرف دیگر زندگی می کنند.
- دانشجوهایی که در شهر دیگری غیر از شهر خانواده اصلی خود مشغول تحصیل هستند.
- کارمندهایی که در شهر دیگری غیر از شهر خانواده اصلی خود مشغول کار هستند.
در سالهای اخیر، تعداد افرادی که بتنهایی و مجردی زندگی می کنند، به علل مختلف ، خصوصاٌ علتهای 1 و 2 بالا رفته رفته چه در ایران و چه در کشورهای دیگر بیشتر و بیشتر شده است. به طوری که از هر سه نفر در بریتانیا و آمریکا یک نفر تنها زندگی می کنند.
اگر چه این شیوه زندگی ، مزایایی دارد. مهمترین مزیت آن آزادی شخصی است. دیگر کسی مزاحم آنها نیست . امروزه محققان روانشناسی در حال پی بردن به مزایای تنها بودن هستند. آنها بر این باورند، گاهی اوقات تنها بودن برای افزایش خلاقیت، رشد فردی، آرامش درون، افزایش روحیه و گسترش معنویت فردی مفید است.
ولی معایبی نیز در بر دارد. فرد تنها بیشتر در معرض افسردگی هست. اگر فرد تنها مرد باشد، مردان معمولاً به امور خانه داری علاقه و اهمیتی قائل نمی شوند. اگر فرد تنها خانم باشد، معمولاً یک خانم تنها احساس نا امنی می کند. فرد تنها نمی توا ند تقسیم کار و از مزایای تقسیم کار و کار تیمی استفاده نماید. چون یک نفر بیش نیست . البته می تواند برخی از کارها را به دیگران خارج از خانه واگذار نماید. به عنوان مثال، می تواند برای نظافت منزل از شرکت های نظافتی استفاده نماید.
خانواده: افرادی که به صورت خانواده زندگی می کنند. هم امورات فردی دارند و هم امورات خانوادگی . امورات خانوادگی، شامل روابط عاطفی و جنسی ، آموزشهای ضروری و تربیت فرزندان، امورات فرزندان و مراسم و سنتهای شخصی و خانوادگی است که علاوه بر امورات فردی انجام می دهند.
مزایای داشتن خانواده زیاد است. در خانواده می توان تقسیم کار و کار تیمی داشت. معایب اش این است که آزادی فردی محدود می شود . ممکن است اختلاف سلیقه بین اعضای خانواده بروز نماید.
خانوار: خانوار به تعدادی افراد گفته می شود که بدون این که نسبت خویشاوندی با هم داشته باشند، در یک مکان با هم زندگی می کنند. به عنوان مثال، افرادی که با هم همخانه می شوند، در این دسته جای می گیرند. این افراد دیگر روابط عاطفی و جنسی با هم ندارند. موضوع فرزندان و رفق و فتق امور فرزندان دیگر مطرح نیست.
در این نوع سبک زندگی، می توان از مزایای تقسیم کار و کار تیمی استفاده کرد. ضمناً هزینه این نوع سبک زندگی کاهش می یابد. چراکه هزینه اجاره یا خرید مکان مورد اجاره به تعداد افراد سرشکن می شود.
عوامل تأثیر گذار بر «امورات فردی و خانوادگی»
اعتقادات و فرهنگ
«امورات فردی و خانوادگی» را نمیتوان از جهان بینی، اعتقادات، باورها، ارزشها و فرهنگ بریده دانست. این مؤلفه ها بر میزان تخصیص زمان و هزینه برای این امور و نوع فعالیتها تأثیر گذار هستند. در ادامه برخی از تأثیر گذاریهای اعتقادات و فرهنگ را بر این بخش شرح می دهیم. .
سبک زندگی مذهبی در مقابل سبک زندگی غیر مذهبی
نقش دین و مذهب در زندگی بر کسی پوشیده نیست.دین داری یا دیانت نقش مهمی را در سبک زندگی ایفا می نماید. البته بین دیانت و انسانیت تفاوتهایی موجود می باشد. انسانیت قبل از دیانت قرار می گیرد و بعضاً بخشی از دیانت نیز می باشد. انسانیت یعنی رعایت اصول اساسی انسانی و وجدانی. چه آدمهای مذهبی و چه آدمهای غیر مذهبی، باید اصول اساسی انسانی و وجدانی را رعایت نمایند. اصول اساسی انسانی از فطرت و عقلانیت انسان نشأت می گیرد. اصولی مانند صداقت، امانت داری، عدم دزدی، فریب و کلاهبرداری، رعایت ادب و احترام و امثالهم. در واقع ابتدا انسانیت را فارغ از اعتقادات مذهبی باید رعایت نمود سپس به دیانت پرداخت.
فرق عمده ای که بین زندگی انسانهای مذهبی و انسانهای غیر مذهبی است آن است که «امورات فردی و خانوادگی» انسانهای مذهبی حال و هوا و شکل خاصی دارد که آن را از زندگی انسانهای غیر مذهبی متفاوت می کند:
- انسانهای مذهبی، بخاطر اعتقادات خود، اعمال و فعالیتهای بیشتری نسبت به انسانهای غیر مذهبی انجام می دهند. اعمال واجبی مانند 17 رکعت نماز در شبانه روز، یک ماه روزه داری در ماه مبارک رمضان، حج، جهاد، حجاب، خمس و زکات از از جمله اعمال و فعالیتهایی است که انسانهای مذهبی انجام می دهند. در حالی که انسانهای غیر مذهبی آنها را انجام نمی دهند. بنا براین مقداری از زمان و بودجه انسانهای مذهبی صرف این اعمال واجب می شود. این اعمال چون واجب و ضروری است. ما آنها را جزو «امورات فردی » جای می دهیم.
- انسانهای مذهبی سعی می کنند توصیه های مذهبی را در تمامی شئون زندگی خود رعایت نمایند. به عنوان مثال توجه به نهاد خانواده، صله رحم و غیره توصیه هایی است که مذهبیون سعی می کنند آنها را رعایت نمایند. بنا براین «امورات فردی و خانوادگی» آنها قدری بیشتر از آدمهای غیر مذهبی است.
سبک زندگی سنتی در مقابل سبک زندگی مدرن
در سبک زندگی سنتی به نهاد خانواده و طبعاٌ به «امورات خانوادگی» توجه خاصی می شود. در این سبک زندگی تعداد فرزندان زیاد است. سن ازدواج پایین و طلاق بندرت صورت می گیرد. فرزندان دختر و پسر هر چه زودتر ازدواج می کنند. پسران هر چه زودتر شاغل می شوند. خانواده های سنتی خانواده های گسترده شامل پدر و مادر فرزندان، عروس و داماد و نوه ها هستند. زنان و دختران به امور خانه داری اشتغال دارند. رسمها و سنتها در این سبک زندگی بسیار است.
در مقابل در سبک زندگی سنتی، سبک زندگی مدرن قرار دارد. در این سبک به خانواده زیاد توجه نمی شودخانواده ها کوچک و هسته ای هستند با یک یا دو فرزند.
جنسیت
زنان در مقایسه با مردان «امورات فردی و خانوادگی» بیشتری دارند. چراکه زنان نیز ویژگیهای خاصی دارند که آنان را از مردان متفاوت می نماید. امورات فردی زنان بیشتر از مردان می باشد. امورات شخصی و فردی مانند عادت ماهیانه، بارداری و زایمان خاص زنان است. زنان دارای تعداد زیادی لباس هستندو انتخاب لباس و تعویض آنها و همچنین انواع آرایش که زنان به آنها علاقه مند هستند وقت زیادی از زنان را می گیرد. زنان به “امورات شخصی و خانوادگی” نیز علاقه و توجه خاصی دارند. مثلاً اغلب زنان به آشپزی علاقه نشان می دهند. به خرید کردن علاقه نشان می دهند. ویژگیهای شخصیتی زنان با بسیاری از “ا” تناسب دارد. چراکه زنان معمولاً عاطفی تر از مردان هستند. آنها حس مراقبت کردن قوی تری دارند. بنابراین، بچه داری و تربیت فرزند از امور تخصصی زنان محسوب می شود. زنان به مسایل خانوادگی مانند ازدواج اهمیت بسیاری قایل هستند. بسیاری از مراسم مربوط به ازدواج از جمله بله برون، نامزدی و حنابندان ساخته و پرداخته زنان است. صحبتهای زنانه نیز بیشتر در حول و حوش «امورات فردی و خانوادگی» دور می زند. بنا براین نتیجه می گیریم که زنان در «امورات فردی و خانوادگی» موفقتر عمل می نمایند.
بنا براین اگر شما خانم هستید باید اوقات بیشتری را برای “ا” اختصاص دهید. چرا که با ویژگیهای جنسیتی شما بیشتر تناسب دارد. خانمی که بجای اینکه به مسایل شخصی و خانوادگی اش برسد ساعتهای طولانی را به شغل خود مشغول می شود، هم خود را رنج می دهد و هم آرامش و آسایش خود و خانواده را از بین می برد.
سن و دوران زندگی
سن و دوران زندگی تأثیر زیادی در مقدار، نوع و کیفیت «امورات فردی و خانوادگی» دارد. طبقه بندی های زیادی در مورد تقسیم دوران زندگی انسان صورت گرفته است. به هر حال ما از طبقه بندی زیر برای تقسیم بندی دوران زندگی استفاده می نماییم:
- دوران نوزادی و کودکی : از بدو تولد تا 10 سالگی.
در این سنین «امورات فردی » بچه ها اغلب توسط والدین انجام می شود. والدین باید سعی نمایند ، رفته رفته بچه ها را بگونه ای آماده سازند که «امورات فردی » خود را خودشان انجام دهند.
- دوران نو جوانی: از 11 سالگی تا 18 سالگی
در این سنین نوجوان در انجام «امورات فردی » خود مستقل از والدین می شود. حتی برخی از کارهای منزل را نیز انجام می دهند. نکته ای که در این سنین مهم است این است که با آموزش های لازم خصوصاً آموزش های مهارت های زندگی باید نوجوان را آماده ورود به اجتماع نمود.
- دوران جوانی : از 18 سالگی تا 39 سالگی.
در این سنین که سنین ازدواج و تشکیل خانواده و فرزند آوری است. «امورات خانوادگی» به یکباره افزایش می یابد.
- دوران میانسالی: از 40 سالگی تا 60 سالگی.
در این سنین با داشتن فرزندان و نوه ها «امورات خانوادگی» نیز زیاد است .
- دوران سالمندی: از 61 سالگی به بالا.
در این سنین با وجود بیماری های مختلف ، «امورات فردی » که مربوط به درمان است افزایش می یابد. فرزندان هم قاعدتاً از خانواده جدا شده اند.
تجرد و تأهل
بدیهی است که برای متأهلین «امورات خانوادگی» اهمیت و وزن بیشتری دارد.
اشخاص متأهل “امورات فردی و خانوادگی” بیشتری نسبت به اشخاص مجرد دارند. چرا که اولاً امور خانوادگی بر امور شخصی اضافه می شود، به عنوان مثال اشخاص متأهل مجبورند با فامیلهای همسرانشان نیز رفت و آمد نمایند. ثانیاً امور شخصی فرزندان خصوصاً در سنین پایین فرزندان معمولاً بر عهده والدین است.
ازدواج برخی از نیازهای اساسی و پایه ای اشخاص را برطرف می سازد. تا این نیازها بر طرف نشود نیازهای دیگر نمود پیدا نمی کند. بخاطر همین است که انسان عادی در شرایط عادی ازدواج می کند. مهمترین نیازهایی که ازدواج برطرف می کند، نیازهای عاطفی و جنسی و برخی از نیازهای امنیتی است.
نشکیل خانواده باعث ایجاد گروه می شود. اعضای گروه ، همدیگر را حمایت می کنند. ایچاد گروه باعث افزایش امنیت اعضا می شود.
نشکیل خانواده زمینه کار تیمی را فراهم می سازد. چرا که خانم و آقا مکمل هم هستند. و هر یک برای وظیفه خاص خود ساخته شده اند. خانم ها معمولاً در امور خانه داری و بچه داری موفق ترند. آقایان در «کسب درآمد » . بنابراین، اگر هر یک وظیفه تخصصی خود را انجام دهند. تقسیم کار صورت می گیرد و تقسیم کار باعث افزایش کارائی می شود. اما در شرایط مقتضی خانم به آقا یا آقا به خانم باید کمک رسانی کنند . فرزندان نیز در امورات خانوادگی مشارکت کنند. در این صورت تیم تشکیل می شود. نتیجه کار تیمی هم افزایی است.
ازدواج زمینه عشق ورزی را ایجاد می نماید. هم مرد و هم زن در ازدواج احساس تعلق پیدا می کنند. و نیاز به تعلق آنها برطرف می شود. در یک ازدواج مناسب، آرامش زوجین چند برابر می شود. فرزند آوری نیز یک نیاز است. هر پسر و دختری دوست دارد پدر یا مادر شود. بسیاری از نیازهای عاطفی شما از طریق فرزندان برطرف می شود.
کلاً داشتن خانواده، یک دارائی ارزشمند محسوب می شود. دارائی ارزشمندی که افراد می توانند بدان افتخار کنند.
علاقه ها و رغبتها
علاقه: يك آمادگي رواني يا شناختي است كه از تمركز و تركيب مجموعه اي از احساسات و هيجانها در بارة موضوعي معين به وجود مي آيد. علاقه همان شور و شوق و هیجان و عشق است که از دل برمی انگیزد. آدمهایی برای کاری که انجام می دهند مثلاً برای شغلشان، برای مهمانی رفتن، برای مطالعات علمی، برای رفتن به کوهستان و غیره اشتیاق نشان می دهند. اگر برای آن کاری که انجام می دهیم، پاداشی نگیریم یا از ما تقدیر نشود، باز دنبال آن کار یا فعالیت می رویم؟ اینها علائق ما را مشخص می نمایند.
رغبت: كلمة رغبت از راغب بودن مي آيد. يعني انگيزه و هدفي كه به فرد نيرو مي دهد جهت انجام كار. رغبت زمانی ایجاد می شود که انسان چیزی را دوست بدارد، آن شیء را مورد توجه قرار دهد، مشاهده کند، درباره آن بیندیشد و سرانجام از آن لذت ببرد.
علاقه ها هم بر مقدار و هم بر کیفیت و نوع فعالیتهای بخشهای مختلف «کارو» تأثیر گذار هستند. برخی از اشخاص به «امورات فردی و خانوادگی» علاقه بیشتری نشان می دهند. به عنوان مثال به امور آشپزی و غذا علاقه بیشتری نشان می دهند.
آرزوها و اهداف
آرزو عبارتست از خواسته ای کلی و مبهم که برای رسیدن به آن هیچگونه تفکر و تأملی صحیح و برنامه ای در کار نیست. البته خیلی از آرزوها دست یافتنی هستند بشرطی که در قالب رسیدن قرار می گیرد و با پشتوانه ی فکر بدست می آید آن آرزو هدفمند بوده و تقریبا ً می توان گفت که به هدف تبدیل شده است . هدف عبارتست از یک نوع خواسته و یا آرزوی واقعی ای که انسان برای نیل به آن با برنامه ریزی اصولی در حرکت است .
آرزوها و اهداف در سبک زندگی «کارو» بسیار نقش دارند. باید تعیین کنید که کدام یک از بخشهای «کارو» بیشتر اهمیت دارد. در هر صورت حداقل زمانی را برای هر یک از بخشها باید قرار داد. اما این که تأکید بر کدامیک از بخشها باشد بر اساس آرزوها و اهداف مشخص می شود. آدمهایی که به دو بخش «امورات شخصی و خانوادگی» یا «اوقات فراغت» اهمیت می دهند کسانی هستند که بیشتر به خوشبختی اهمیت می دهند تا موفقیت. یعنی می خواهند زندگی آرام و مفرحی داشته باشند و از زمان حال و داشته هایشان لذت کسب نمایند.
استعداد
استعداد توانمندی یا مهارت درونی یا بالقوه ماست که اگر آن را پرورش دهیم تبدیل به قابلیت ما می شود. استعداد را میزان نسبی پیشرفت فرد در یک فعالیت برآورد میکنیم. اگر برای کسب مهارت در یک فعالیت افراد مختلف در شرایط و موقعیت یکسانی قرار بگیرند متوجه خواهیم شد که افراد مختلف تفاوتهایی از لحاظ میزان کسب آن مهارت نشان میدهند. برخی افراد در یک زمینه یادگیری بهتر و کارایی زیادتری از خود نشان میدهند و پیشرفت آنها در آن زمینه سریعتر است، در حالی که افراد دیگر در زمینههای دیگری ممکن است از خود کارایی و مهارت و سرعت پیشرفت زیادتری نشان دهند. در واقع چنین تفاوتی به تفاوت آنها در استعدادهایشان مربوط میشود.
برخی استعداد خاصی در «امورات فردی و خانوادگی» دارند. استعدادهایی مانند آشپزی ، تربیت فرزندان ، مهارتهای زندگی و …. این جور افراد در «امورات فردی و خانوادگی» موفق ترند .
سرمایه انسانی و آموزش
برای «امورات فردی و خانوادگی» باید آموزش دید. تحصیلات مربوطه مانند دیپلم مدیریت امور خانواده و رشته های مانند روان شناسی در دانشگاه در انجام صحیح این امور تأثیر بسزائی دارد.
انواع «امورات فردی و خانوادگی» و مدیریت و اجرای آنها
«امورات فردی و خانوادگی» موارد مختلفی را شامل می شوند. مدیریت صحیح آنها بر اساس معیارهای مطلوب، می تواند در بهبود زندگی بسیار نقش ایفا نماید. موارد مربوط به «امورات فردی و خانوادگی» در ادامه می آید:
تغذیه
خوابیدن
خریدها
امورات مربوط به لباس و آرایش
بهداشت شخصی
نظافت منزل
درمان
نگهداری و تعمیرات دارائی ها ی فیزیکی
امور اداری و مالی شخصی
امور مربوط فرزندان
تحصیلات و آموزش های ضروری
روابط عاطفی و جنسی
عبادات واجب
ورزش های «ضروری»
مراسم و سنتهای شخصی و خانوادگی
سایر امورات شخصی
در اینجا به عنوان نمونه چند تا از مدیریت امورات فردی و خانوادگی را بر اساس معیارهای مطلوب را شرح می دهم:
تغذیه
نیاز به غذا و آب از اساسی ترین نیازهای انسان محسوب می شود. ما بخشی از درآمد و زمان خود را صرف تهیه غذا و خوردن و آشامیدن می نماییم. خانواده ها و اشخاص شیوه های متعددی را به این امر اختصاص می دهند. هر یک از شیوه ها دارای زمان و هزینه متفاوتی است و غیر از رفع گرسنگی و تشنگی نیازهای دیگری را نیز مرتفع می سازد.
خوابیدن
انسانهای بالغ در طول شبانهروز معمولاً 8 ساعت میخوابند. شما باید میزان زمان خوابی که انجام میدهید را ثبت نمایید. نه آن زمانی که باید صرف نمایید. واقعیتها را باید در نظر بگیرید. خوابیدن ممکن است تماماً در شب انجام شود. یا اینکه مقداری در شب و مقداری در روز. بهعنوان مثال، خانم ستاره که کارمند بانک است، شبها از ساعت 5/12 الی 5/6 صبح به مدت 6 ساعت میخوابد. کمبود خواب خود را به مدت 2 ساعت در بعدازظهرها جبران میکند. به هر حال هر کس الگوهای خوابیدن خاص خودش را دارد. وقتیکه دوره مورد ارزیابی یک ماه است. یک ماه ممکن است 30 روز یا 31 روز باشد. اگر 30 روز باشد، 900 ساعت (8*30) را به خوابیدن اختصاص میدهید. البته ممکن است شخصی در شبانهروز 7 ساعت بخوابد شخص دیگری 9 ساعت. باید میزان خواب شبانهروز برآورد شود. سپس در تعداد شبانهروز دوره ضرب شود.
در اینجا لازم است نکتهای را در مورد خوابیدن توجه نمود. زمان خوابیدن از زمانی شروع میشود و به زمانی پایان مییابد که واقعاً خواب باشید. بهعنوان مثال شما افرادی را مشاهده نمودهاید که با موبایل یا تبلت به رخت خواب میروند. قبل از خواب کلی با موبایل یا تبلتشان سرگرم میشوند و پس از مدتی مثلاً دو ساعت به خواب میروند. این دو ساعت سرگرمی، جزو زمان خوابیدن محسوب نمیشود. برخی هم هنگامیکه از خواب بیدار میشوند، کلی در رخت و خواب بیدار میمانند و گاهاً با موبایلشان وَر میروند تا از رخت و خواب بلند شوند. این بیدار ماندنها و سرگرمی با موبایل در رخت و خواب، جزو زمان خوابیدن محسوب نمیشود.
پژوهشگران در پژوهشهای خود به این نتیجه دست یافتند، هنگامیکه افراد با موبایلشان به رخت و خواب میروند هنگامیکه به صفحه موبایل خیره میشوند. ذهن بهاشتباه فکر میکند که روز است. بنابراین خوابیدن به تأخیر میافتد. بنابراین با موبایل یا تبلت سرگرمشدن روش خوبی برای به خواب رفتن نیست. در این رابطه، مطالعه کتاب برای به خواب رفتن، مؤثرتر است. هنگامیکه برخی از افراد هنگام بیدارشدن بهراحتی از رخت و خواب خود دست نمیکشند، ممکن است علت آن افسردگی و عدم امید به زندگی باشد که باید درمان شوند. به هر حال، اختلالات خواب باید تشخیص داده شود و درمان شوند.
الگوی استاندارد و همهگیری را برای خوابیدن نمیتوانیم ارائه دهیم. برای هر شخص الگوی خاصی مطلوب است. الگوی مطلوب بستگی به سن و شغل افراد دارد. برخی شبها بیدار میمانند، چراکه کاراییشان در شب زیاد است؛ اما اغلب افراد صبحها بیشترین کارایی دارند. هر شخص باید الگوی مطلوب خود را تشخیص دهد و سعی کند، خود را به الگوی مطلوب خود نزدیک سازد. در این رابطه باید نکتهای که توجه نمود، استفاده بهینه از زمان است. بهعنوان مثال، چنان چه در طول روز در وقت اداری بخوابیم، درحالیکه کارهای ضروری اداری داریم، از وقت خود بهصورت بهینه استفاده نکردهایم.
به هر حال توصیهای که در مورد خوابیدن میتوانم بکنم، این است که اولاً باید اختلالات خواب تشخیص داده شوند و درمان شوند، ثانیاً تا وقتیکه احساس خوابیدن به ما دست نداده است به رخت و خواب نروید، مگر اینکه مجبور باشید. مثلاً فردایش باید صبح زود بیدار شوید. بنابراین باید به زود به خواب روید. بدین منظور، میتوانید از روشهای سالم که ما را زودتر به خواب میبرد، استفاده نمایید. بهعنوان مثال، مطالعه نمودن، خوردن برخی غذاها مانند ماست. ثالثاً، هنگامیکه احساس خوابیدن به ما دست داد، نباید دست به فعالیتهایی بزنید که احساس به خواب رفتن را از شما بگیرد. به قول معروف خواب را از سر شما خارج سازد. بهعنوان مثال هنگامیکه احساس خوابیدن به شما دست دهد نباید تلویزیون تماشا کنید. چراکه تلویزیون احساس خوابیدن را از شما خارج میسازد. مگر اینکه کارهای بسیار ضروری دارید، مجبور هستید احساس خوابیدن را از خود دور سازید تا به انجام کارهایمان برسید.
خریدها
خریدها، بخشی از وقت و انرژی شما را صرف می کند. در خریدها، باید چند اصل را رعایت نمایید تا انجام خریدها به صورت مطلوب انجام شود. در خریدهای مایحتاج روزانه، باید به کیفیت مناسب، کمیت مناسب، منبع مناسب، روش مناسب و خریدار مناسب توجه نمود/
امورات مربوط به لباس و آرایش
امورات مربوط به لباس و آرایش، شامل خرید یا دوخت لباس، نگاهداری لباس، ، شستشوی لباس ،تعویض لباس، آرایش و غیره می باشد.
خرید یا دوخت لباس: در این رابطه باید تصمیم گرفت که آیا لباس را بهتر است خریداری نمود یا بدهید به خیاط یا خودتان اگر مهارت یا وقت داشته باشید. بدوزید. در مورد خرید لباس باید به اصولی که در خرید باید رعایت نمود شامل کیفیت مناسب ، تعداد مناسب، قیمت مناسب، منبع مناسب، روش مناسب، خریدار مناسب را باید در نظر گرفت. بودجه خرید هم باید در نظر داشت. در مورد نگاهداری لباس، نیز باید دقت نمود.در مورد شستشوی لباس باید نسبت به دفعات شستشو، این که شستشو در منزل انجام شود یا به خشکشویی سپرده شود باید تصمیم گرفت. تعویض لباس هم مقوله مهمی است. معمولاً لباس داخل منزل با لباس بیرون تفاوت می نماید. بنا بر این به محض ورود به منزل یا خروج منزل باید لباس عوض شود. ضمناً معمولاً افراد برای جاهای مختلف لباس های مختلف استفاده می کنند. بنا براین در جاهای مختلف لباسهای خود را تغییر می دهند. در مورد آرایش آقایان و خانم ها کمابیش به آرایش و پیرایش خود می پردازند. آقایان هر چند وقتی صورت خود را اصلاح می نمایند. آقایان و خانم ها در موارد مقتضی به آرایشگاه مراجعه می نمایند. در مورد آرایش صورت نیز برخی از خانم ها علاقه دارند . به هر حال برای امورات مربوط به لباس و آرایش باید وقت و بودجه خاصی در نظر گرفت .
بهداشت
شما برخی از اوقات شب و روز خود و برخی از بودجه خود را صرف بهداشت و درمان می کنید. بهداشت شامل شستشوی خود، استحمام، شستشوی ظرفها و البسه، نظافت منزل و غیره می باشد . در شرایط همه گیری کرونا، بهداشت از اهمیت خاصی برخوردار است. باید بدانید که میزان وقت و هزینه برای امور بهداشتی باید متعادل یاشد نه کمتر از حد معمول و نه بیشتر . اگر کمتر از حد معقول باشد ، ممکن است انسان بیمار شود. و در یک محیط کثیف و آلوده کیفیت زندگی کاهش می یابد. اگر بیشتر از حد معمول باشد . ممکن است به بیماری وسواسی دچار شده باشید . و وقت و هزینه های اضافی را صرف این امور به هدر می دهید. ضمنا بدانید که بهداشت هم جنبه جسمانی دارد و هم جنبه روانی. بهداشت روانی هم از اهمیت خاصی برخوردار است.
درمان
در مورد درمان باید گفت که پیشگیری بهتر از درمان است. رعایت بهداشت به نوعی پیشگیری است. رعایت تغدیه ، تحرک جسمانی و غیره جلوگیری از بیماری ها می کند . در بحث درمان باید بدانید بیماری ها را هر چه سریعتر درمان کنید. چرا که در صورت عدم درمان ، با پیشرفت بیماری ها، بیماری ها به بیماری های صعب العلاج یا نا علاج تبدیل می شود.استفاده از بیمه های درمانی و تکمیلی در کاهش هزینه های درمانی موثر است. البته باید دقیقا بررسی کنید که چه میزان بابت حق بیمه های درمانی می پردازید و این بینه ها تا چه میزان در کاهش هزینه های درمانی موثر هستند. بدیهی است کاهش هزینه های درمانی باید بیشتر از حق بیمه پرداختی باشد تا مقرون به صرفه باشد.
نظافت منزل
نظافت منزل روزانه یا هر چند روزی باید صورت گیرد. این نظافت ها جزو امورات فردی و خانوادگی ضروری محسوب می شود.
نگهداری و تعمیرات دارائی های فیزیکی
دارائی های فیزیکی که شمادارید شامل منزل مسکونی ، اثاثیه منزل، اتومبیل و غیره نیاز به نگهداری و تعمیر و نگهداری دارند. تا مدت بیشتری بتوان از آنها بهره برداری نمود . بنا بر این وقت و بودجه خاصی را باید بدین منظور اختصاص داد. عوامل زیادی بر میزان تعمیر و نگهداری این دارائی ها تأثیر گذارند. سن این دارائی ها، کارخانه سازنده و برند این دارائی ها، گارانتی و ضمانت این وسایل از جمله عوامل تأثیر گذار بر میزان نگهداری و تعمیرات این دارائی ها هستند.
امور اداری و مالی شخصی
در زندگی شخصی امورات اداری گاها پیش می آید که باید آنها را انجام داد. برای انجام این امور باید دقیقا شناسایی شود و نسبت به انجام آنها اقدام شود.امور مالی و بانکی امور متنابهی است که افراد و خانواده ها با آنها بسیار درگیرند. از گرفتنوام ، پرداخت اقساط، افتتاح حساب و برداشت از حساب موارد متنابهی است که افراد و خانواده ها با آن سروکار دارند.برای انجام این امور می توان از فناوری اطلاعات استفاده نمو د تا بتوان در وقت و هزینه ها صرفه جویی نمود.
امورات مربوط فرزندان
کودکان چون به سن بلوغ نرسیده اند. امورات شخصی خود را نمی توانند انجام دهند. بنابراین والدین امورات شخصی آنها را انجام می دهند یا کمک می کنند خودشان انجام دهند. امورات مربوط به کودکان وقت و هزینه ای از خانواده را به خود اختصاص می دهد. انجام این امور نیاز به صبر و تلاش زیادی است . دانش و مهارت نیز در انجام بهتر این امور موثر هستند. معمولا مادران این امور را بر عهده می گیرند. نکنه ای که باید در انجام این امور مورد توجه قرار داد این است که باید سعی کرد کودکان رفته رفته خودشان این امور را مستقلا انجام دهند.
تحصیلات و آموزش های ضروری
آموزش ها و تحصیلات ضروری آنهایی هستند که برای یک زندگی معمولی لازم و ضروری است . همگان باید خواندن و نوشتن بلد باشند. یک سری اطلاعات پایه برای زندگی کردن را یاد داشته باشند. بنا بر این این تحصیلات در بخش امورات فردی و خانوادگی جای می گیرد..
این تحصیلات از اول ابتدایی شروع می شود و تا سال ششم ادامه و خاتمه پیدا می کند. بنا براین مقداری وقت و هزینه های خانواده ها برای انجام این تحصیلات توسط فرزندان صرف می شود.
روابط عاطفی و جنسی
نیازهای عاطفی و جنسی جزو نیازهای ضروری است.
نیازهای عاطفی شامل نیاز به محبت متقابل، نیاز به تعلق خاطر، نیاز به همدردی و نیاز به شناخته شدن و پذیرفتگی و غیره می باشند. این نیازها بین زوجین، بین فرزندان و والدین، بین خواهر و برادرها و بستگان و حتی دوستان می تواند ایجاد شود. معمولاً برای رفع این نیازها همراه با رفع نیازهای دیگر می تواند صورت گیرد. مثلاً در هنگام شام با دوستان و بستگان می تواند صورت گیرد. یا ممکن است زمان خاصی برای رفع این نیازها در نظر گرفته شود. معاشرت با خویشاوندان و صله رحم که در اسلام بدان توجه زیادی شده است. در راستای رفع اینگونه نیازها است. هزینه های روابط عاطفی ممکن است در واقع هیچ یا ناچیز باشد. به عنوان مثال بیان ” دوستت دارم” واقعاً هزینه ای در بر ندارد. اما خرید کادو و هدیه برای دیگران کمابیش هزینه هایی در بر دارد.
نیاز به سکس و نیازهای جنسی نیز از نیازهای اساسی مردان و زنان است. سکس غیر از تولید نسل، فواید متعددی دارد. داشتن رابطه جنسی سالم، علاوه بر لذت بخش بودن فواید بسیاری نیز دارد. از فواید رابطه جنسی می توان به کاهش استرس، کاهش خطر ابتلا به سرطان، حمله قلبی و افزایش ایمنی بدن اشاره کرد. رابطه جنسی باعث بهبودی روابط عاطفی بین زوجین می شود. به طور کلی داشتن نزدیکی، سلامت عمومی بدن را افزایش داده و امری مهم در روابط زناشویی و زندگی مشترک به حساب می آید. بنا براین خانم ها و آقایان باید زمانی را برای این روابط در نظر بگیرند . بستگی به این دارد که این روابط هر چند وقتی صورت پذیرد. ضمناً این روابط هزینه هایی خصوصاً برای مردان مانند هزینه های مهریه در بر دارد. هزینه های بهداشتی و دارویی نیز از جمله هزینه های این گونه روابط است.
عبادات واجب
عبادات واجب مانند نمازها و روزه های واجب، حج، جهاد، خمس ، زکات و غیره اعمالی است که متدینین خود را ملزم به اجرای آنها می کنند و زمانهایی را برای آنها باید قرار داد و هزینه های مترتب بر آنها نیز می باشد.
ورزش های «ضروری»
ورزش کردن در زندگی ماشینی امروزه برای خیلی از افراد لازم و ضروری است. افرادی که درگیر بیماری هایی مانند چاقی مفرط، چربی و کلسترول خون بالا هستند، برای آنها ورزش کردن ضروری است. ضمناً ورزش کردن از بسیاری از بیماری ها پیگشیری می نماید. بنا براین وقت و هزینه ای را برای آنها باید قرار داد.
مراسم و سنتهای خانوادگی
مراسم و سنتهای خانوادگی شامل مراسم مربوط به ازدواج ، تولد نوزاد، فوت، اعیاد نوروز، شب یلدا و امثالهم بخشی از وقت و هزینه های اشخاص و خانواده ها را در بر می گیرد . اکثراٌ هم مفرح و لذت بخش می باشد. البته این مراسم انعطاف پذیر می باشد. یعنی هم می توان کم کرد و هم می توان زیاد کرد.
سایر امورات شخصی
سایر امورات شخصی و خانوادگی آنهایی هستند که در فهرست بالا نمی گنجند. و وقت و هزینه ای را باید برای آنها در نظر گرفت .
کار تیمی در انجام امورات خانوادگی
یک تیم به تعداد کمی از افراد گفته میشود که دارای مهارتهای تکمیلکننده یکدیگر بوده و دارای مقاصد، اهداف، و رویکردی مشترکاند که بر مبنای آنها به هم پیوند میخورند و به یکدیگر تکیه میکنند. برای انجام هر یک از فعالیتها، کار تیمی میتواند بهرهوری را افزایش دهد.
در یک تیم کاری، نهتنها اعضای تیم باید مهارتهای متفاوت و تکمیلکننده داشته باشند بلکه بهتر است از لحاظ ویژگیهای شخصیتی نیز مکمل یکدیگر باشند. بهعنوان مثال، در یک تیم کارآفرینی باید متخصصان تولیدی و فنی، متخصصان مالی و اداری و متخصصان بازرگانی و بازاریابی وجود داشته باشد. در همان تیم کارآفرینی، اعضای تیم باید شخصیت و روحیات متفاوت و مکمل هم داشته باشند. مثلاً برخی شخصیت جستجوگرایانه دارند و در فکرکردن و ارائه طرح و برنامه قوی هستند، برخی شخصیت واقعگرا دارند و در اجرا قوی هستند. برخی شخصیت اجتماعی و برونگرا دارند و در ارتباطات قوی هستند. آنها میتوانند یک تیم کاری برای انجام کارآفرینی را راهاندازی کنند.
در یک تیم کاری اگرچه تقسیم کار صورت میگیرد و هر یک از اعضای تیم وظیفه تخصصی خود که مکمل وظایف دیگر اعضای تیم است را انجام میدهد؛ اما همیشه اینگونه نیست که همیشه وظیفه تخصصی خود را انجام دهند. گاهی اوقات شرایط اقتضاء میکند که وظایف دیگر اعضای تیم را انجام دهند. بهعنوان مثال، در یک تیم فوتبال هر یک از اعضای تیم دارای پست تخصصی خود هستند. برخی مدافع هستند و وظیفه دفاع را بر عهده دارند. برخی هافبک هستند که خط ارتباط بین مهاجمین و مدافعین هستند و برخی از اعضاء، مهاجم هستند که وظیفه حمله و گلزنی را بر عهده دارند. اگرچه هر یک اعضاء تیم دارای وظیفه تخصصی خود هستند؛ اما گاهی اوقات شرایط ایجاب میکند که وظایف دیگری را نیز انجام دهند. بهعنوان مثال، چه بسیار مدافعانی در تیم فوتبال که در حمله شرکت کردند و حالت حمله به خود گرفتند و حتی گلزنی هم کردند.
در یک خانواده نیز تیمی عملکردن میتواند بسیار مؤثر باشد. بهعنوان مثال، در خانوادههای سنتی ایران، وظیفه اصلی مرد خانواده تأمین نیازهای اقتصادی و رفاه خانواده است. وظیفه اصلی زن، کارهای منزل و تربیت فرزندان است. اینها وظایف اصلی مرد و زن است؛ اما گاهی اقتضاء میکند که مرد خانواده به خانمش در کارهای منزل کمکرسانی کند. آن هنگامی است که تعدادی مهمان دعوت میکنند و خانم خانه از عهده تمامی کارها برنمیآید یا هنگامیکه فرزند جدیدی در خانواده پا به عرصه زندگی میگذارد. این شرایط اقتضاء میکند که مرد خانواده به خانمش کمک کند. در شرایطی هم خانم باید به شوهرش در امور شغلش و کسب درآمد کمک کند. بهعنوان مثال، مرد خانواده دارای شرکت حملونقل است و شبها مجبور است اطلاعات بارنامهها را وارد کامپیوتر کند. در این شرایط، خانم خانواده بسیاری از اطلاعات بارنامهها را وارد کامپیوتر میکند.
در برنامههای مقطعی خانواده نیز میتوان تیم تشکیل داد و کارها را تیمی انجام داد. بهعنوان مثال، در برنامه ازدواج یکی از فرزندان خانواده کارهای مختلفی باید صورت گیرد. هر یک از اعضای خانواده با توجه به مهارت و شخصیت خود باید وظیفهای برای رسیدن به این هدف در نظر بگیرد. بهعنوان مثال، یکی از اعضای خانواده در ارتباطات قوی است و با خانواده طرف مقابل میتواند در مورد شرایط ازدواج به مذاکره بپردازد. یکی دیگر از اعضای خانواده دارای قدرت نفوذ زیادی است و نفوذ کلام زیادی دارد. بهاصطلاح ریشسفید یا گیسو سفید است. بنابراین با دختر و پسر صحبت میکند و آنها را از اختلافات احتمالی بازمیدارد. یکی دیگر از اعضای خانواده در مسائل اقتصادی قوی است و میتواند در خرید یا اجاره منزل یا خرید جهیزیه تصمیمات خوبی بگیرد. برخی هم مسائل اجرایی ازدواج مانند رزرو تالار عروسی و پخش کارت را انجام دهند. گاهی اوقات، خانواده تشخیص میدهد که از دیگر افراد فامیل یا حتی غریبهها برای عضویت در تیم و انجام پروژه ازدواج کمک بگیرد یا کلاً برخی از کارهای ازدواج و برگزاری مراسم را به شرکتهایی که بهتازگی برای این امور تأسیس شده است واگذار کند.
برای اثربخشی بیشتر یک تیم، تیم باید شرایطی داشته باشد که شرح کامل آنها در این مجال نمیگنجد. به هر حال تعداد اعضای تیم نباید زیاد باشد. تعداد اعضای تیم از 6 یا 7 نفر نباید فراتر برود. در تیم باید همبستگی و صمیمیت بین اعضا برقرار باشد. باید هنجارها و ارزشهایی بین اعضای تیم برقرار باشد. رهبر تیم، نقش مهمی در این رابطه میتواند ایفا نماید.
نتیجه کار تیمی، همافزایی است. همافزایی چیست؟ به بیان ساده، همافزایی عبارت است از فزونی توان افرادی که در یک تیم باهم کار میکنند نسبت به جمع جبری توان تکتک افراد. بهعنوان مثال، اگر توان شخص الف 2 باشد و توان شخص ب 3 و توان شخص ج 5، اگر آنها تکتک کار کنند جمع توان آنها عبارت است از 10=5+3+2؛ اما اگر این سه شخص در قالب یک تیم کوچک باهم کار کنند، توان آنها از جمع جبری توان هر یک فزونی مییابد. مثلاً 11 ، 12 و حتی بیشتر.
تأمین مالی امورات شخصی
تأمین مالی «امورات فردی و خانوادگی» عمدتاً از بخش اول «کارو» یعنی «کسب درآمد» صورت می گیرد. هر چه موتور محرکه زندگی یعنی «کسب درآمد» قوی تر باشد و قوی تر عمل نماید، کیفیت زندگی شخصی و خانوادگی بهتر می شود. اگرچه همه درآمد حاصل از «کسب درآمد» تماماً صرف امور رفاهی فردی و خانوادگی نمی شود. ولی هزینه کردن برای «امورات فردی و خانوادگی» در اولویت قرار دارد. به هر حال، هر شخص یا خانواده ای، باید سطح رفاهی مطلوب خود را تعیین نماید. و برای رسیدن به آن سطح مطلوب رفاهی با استفاده از منابع تأمین مالی تلاش کند.
چقدر وقت برای «امورات فردی و خانوادگی» اختصاص دهید؟
این که چقدر وقت بر ای «امورات فردی و خانوادگی» قرار می دهید بستگی به جنسیت، سن و نقش شما در خانواده دارد. به هر حال یک حداقلی باید برای «امورات فردی و خانوادگی» وقت گذاشت. حداقل وقت برای خوردن، خوابیدن، بهداشت و درمان، خریدهای ضروری و غیره. برخی از این امور، حیاتی تر از سایر امور می باشند. بنابراین، برای آنها حتما باید وقت گذاشت. برای سایر امور مانند مراسم و سنتهای خانوادگی چون کمتر حیاتی هستند، می توان وقت کمتری قرار داد. از طرف دیگر وقت برخی از این امور را می توان کاهش یا فزایش داد. به عنوان مثال در بحث تغذیه، شخص اگر بخواهد وقت کمتری صرف این امور نماید، می تواند بجای این که خودش پخت و پز نماید، از رستورانهای بیرون غذا سفارش دهد. بنا براین در کل وقتی که برای این امور قرار می دهید. در یک بازه وسیع، می تواند کم یا زیاد باشد. اما این که چقدر وقت برای «امورات فردی و خانوادگی» قرار دهید باید عوامل زیر را در نظر بگیرید
جنس: خانم ها امورات شخصی بیشتری نسبت به آقایان دارند. به عنوان مثال در امورات مربوط به لباس و آرایش و همچنین امورات بهداشتی و درمانی بیشتری در گیرند.ضمناً علاقه مندی بیشتری به این امور نسبت به آقایان دارند. بنا براین خانم ها به این امور معمولا بیشتر می پردازند. شما اگر خانم هستید، زمان بیشتری را به این امور باید اختصاص دهید. از طرف دیگر، آقایان کمتر درگیر «امورات فردی و خانوادگی» هستند. بنا براین آقایان کمتر وقت خود را صرف این امور می نمایند.
نقش : در یک خانواده هر کس نقش خاصی بر عهده دارد. یک مرد در خانواده بیشتر نقش اقتصادی و «کسب درآمد» برعهده دارد. بنا براین بیشترین هم و غم خود را صرف «کسب درآمد» می نماید. از طرف دیگر یک خانم خانه دار، نقش بیشتری در «امورات خانوادگی» بر عهده دارد. البته زنهایی هم هستند که در اقتصاد خانواده نقش مهمی دارند. طبعاً آنها مجبورند وقت کمتری برای «امورات خانوادگی» قرار دهند.
وضعیت تأهل: پر واضح است که متأهلین بیشتر در گیر «امورات خانوادگی» هستند. خصوصاً هنگامی که بچه دار باشند.
میزان «کسب درآمد» : «کسب درآمد» موتور محرکه زندگی است. چنان چه این موتور ضعیف باشد، یا ضعیف کار کند، شخصی که مسئول «کسب درآمد» است باید وقت بیشتری برای آن قرار دهد. حتی ممکن است زن و مرد هر دو در «کسب درآمد» مشارکت می نمایند و اقتصاد خانواده را می چرخانند. به قول معروف دو موتوره کار می کنند. بنا براین مجبورند از سایر بخش های «کارو» مانند «امورات فردی و خانوادگی» بکاهند. فقط موارد ضروری این بخش را انجام دهند . برای انجام موارد ضروری نیز از راهکارهایی که وقت کمتری را می گیرد مانند برون سپاری استفاده نمایند. به هر حال اشخاص و خانواده ها باید سطح مطلوب زندگی خود را تعیین نمایند، هنگامی که به سطح مطلوب زندگی خود رسیدند کمتر به شغل و «کسب درآمد» بپردازند. مقداری از وقت خود را صرف خانواده نمایند .
لذت بخشی : لذت بخشی از «امورات فردی و خانوادگی» در مقابل لذت بخشی از سایر بخشهای زندگی مانند شغل و «کسب درآمد» بر میزان وقت اختصاص داده شده به هر یک از این دو بخش تأثیر گذار است. برخی از مردان و زنان از بودن در خانه لذت می برند. بنا براین وقت بیشتری را برای «امورات خانوادگی» اختصاص می دهند. از طرف دیگر مردانی هستند که به علت مشاجرات خانوادگی ، کمتر مایل هستنددر خانه بمانند و بنابراین به محل کار پناه می برند. یا این که خانم ها از آنها می خواهند، زیاد در خانه نمانند. بنا براین به محل کار می روند. برای حل این مشکل باید با بهبود روابط خانوادگی ، محیط خانواده یک محیط مطلوب برای آقایان و خانم ها باشد. اشخاص مجبور نباشند برای فرار از محیط خانواده به شغل و کار کردن روی بیاورند.
جمع بندی: برای تعیین این که تعیین نمایید چقدر وقت خود را صرف «امورات فردی و خانوادگی» نمایید باید تمام موارد بالا را در نظر بگیرید. به هر حال لذت زندگی و خوشبختی در آن است که وقت بیشتری را برای «امورات فردی و خانوادگی» اختصاص دهید. افرادی که علیرغم نداشتن نیاز مالی ، وقت زیادی را برای کارکردن سپری می نمایند ، اگرچه به ظاهر موفق می شوند ولی خوشبختی خیر.
تعادل کار و زندگی
ارتباط بین کار و زندگی و تحت الشعاع قراردادن کار بر مسایل زندگی و خانواده دغدغه ای را بین اندیشمندان ایجاد نمود. بگونه ای که آنها نگران تضعیف نهاد خانواده توسط کار شدند. این تضعیف همگام با صنعتی شدن کشورها و در قرن بیستم و بیست و یکم شدت بیشتری به خود گرفت. نگرانیهای حاصل از این تحولات، به ویژه در عرصه خانواده، به اقداماتی از سوی دولتها و سازمانها برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی منجر شده است. تعیین روزی به نام «روز تعادل بین کار و زندگی» در ایرلند و ماهی به نام «ماه کار و خانواده» در آمریکا و همچنین تألیف کتابها و ایجادمؤسسات مشاوره ای برای گسترش فرهنگ تعادل بین کار و زندگی و یافتن راه حل برای بهبود روابط افراد خانواده، همگی شواهدی بر اهمیت روزافزون این بحث است. بنا بر این باید بین کار و زندگی تعادلی ایجاد نمود. برای ایجاد این تعادل باید به عوامل تأثیر گذار بر میزان اوقات اختصاص داده شده به «امورات فردی و خانوادگی» توجه نمود. به هر حال توصیه های زیر در این رابطه می تواند تعادل را ایجاد نماید:
- دقیقاً مشخص نمایید با چند ساعت کار کردن در هفته تمام نیازهای اساسی و پایه ای خانواده را می توانید تأمین نمایید. این میزان ساعت در هفته را حداقل میزان کارکردن قرار دهید.
- حداقل میزان اختصاص وقت به «امورات فردی و خانوادگی» خود را تعیین نمایید. این میزان را حداقل وقت برای «امورات فردی و خانوادگی» قرار دهید.
- حال ممکن است وقت اضافه بیاورید . وقت اضافه خود را می توانید صرف هر یک از بخش های «کارو» نمایید. به عنوان مثال صرف کارکردن بیشتر، صرف امورات خانوادگی یا «رشد و موفقیت» یا «اوقات فراغت» نمایید. صد البته بهتر است صرف «امورات خانوادگی» نمایید. چرا که بدین وسیله از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.