اهداف تنظیم «کارو»
بطور کلی، هدف اصلی تنظیم کارو،تخصیص هوشمندانه زمان ارزشمند خود به هریک از بخشهای 4 گانهاش، تعیین نوع فعالیتها و مدیریت و کنترل آنها در هر بخش همراه با تخصیص مالی و مدیریت مالی، به نحوی است که رضایتمندی از زندگی حاصل شود و کیفیت زندگی افزایش یابد. شایان ذکر است که زندگی تمام اشخاص به 4 بخش “کارو” تقسیم می شود. ولی متأسفانه باید اذعان داشت که میزان زمان، نوع و هزینه اختصاص داده شده برای هر بخش اصلاً هوشمندانه ، منطقی و علمی نیست. همین امر باعث می شود که اضطراب و نگرانی سرتاسر زندگی را فرا گیردو شخص نه تنها از زندگی خودش راضی نباشد بلکه نتایج مفیدی نیز زندگی اش در بر نداشته باشد. به عنوان مثال اغلب دیده ایم افرادی را که “کسب درآمد” چندانی ندارند تا نیازهای زیستی خود را برطرف نمایند، اما زمان زیادی را صرف یکی از فعالیتهای «رشد و موفقیت» مثلاً مطالعات علمی و نوشتن مقالات و کتاب می کند. چنین افرادی نه از زندگی خود لذت می برند نه موفقیت چندانی بدست می آورند.
در تنظیم «کارو»، با استفاده از مدیریت زمان همراه با مدیریت مالی و مدیریت فعالیتها، سعی می شود که سبک زندگی را انتخاب نماییم که اهدافی مانند رفع نیازها، لذت طلبی، آرامش، سلامتی، امنیت و آزادی را محقق سازد. کلیه این اهداف زیر مجموعه دو مقوله خوشبختی و موفقیت را تشکیل می دهد . اگر هر سه مقوله خوشبختی، موفقیت و آرزوها و اهداف در جهت صحیح قرار گیرد، ما را باید به سعادت ابدی رهنمون سازد. کلیه این اهداف، آرزوهای اغلب مردم در زندگی است. ولی آدمها بسیار متفاوتند. برای هر شخص اولویت بندی این مؤلفه ها با اشخاص دیگر متفاوت است. و با اولویت ترین این شاخصها تفاوت می نماید.سازوکار رسیدن به اهداف و آرزوهای زندگی را به شکل زیر می توان مدل سازی نمود:
با تخصیص زمان (مدیریت زمان ) ، با نعیین نوع فعالیتها (مدیریت فعالیتها) و تخصیص پول و مال (مدیریت مالی) به هر یک از بخشهای «کارو» می توان دقیقاً هر یک از بخشهای «کارو» را از لحاظ زمان، نوع فعالیت و مسائل مالی را تعیین نمود به نحوی که هدفهای زیر برآورده شود.
- رفع نیازها و خواسته ها
- حال خوب و خوشایند
- لذت طلبی و شادابی
- آرامش
- سلامتی
- امنیت
- ثروت و رفاه
- آزادی
- «اوقات فراغت» و تفریح (Fun):
- معنویات
- خوشبختی
- موفقیت
رفع نیازها و خواسته ها
انسان نیازهایی دارد و این نیازها را باید بگونه ای برطرف سازد. با استفاده از نظام «کارو» این نیازها بسیار مؤثرتر رفع می شود.
نیاز احساس کمبود در شخص است. نیاز چیز درونی در فرد است که وی را وادار به فعالیت می کند. نیازهای انسان متنوع هستند. این نیازها از نیازهای مادی و اساسی مثل خوراک ، پوشاک، مسکن شروع می شود و با نیازهای غیر ملموس تر مانند نیاز به امنیتی ادامه یافته وبه نیازهای غیر مادی مانند نیازهای اجتماعی، مقام، و نیازهای متعالی مانند خودشکوفایی توسعه می یابند. در رابطه با تنوع نیازهای انسان و نظریات مربوطه و نحوه برآورده نمودن آنها توسط بخشهای مختلف «کارو» در بخش مبانی علمی الگوی «کارو» توضیحات کافی ارائه شده است. اما لازم است جهت درک مطالب بعدی در اینجا بطور خلاصه نیازهای انسان را بیان نمایم.
نیازهای انسان
این نیازها را به دو دسته نیازهای اولیه و نیازهای ثانویه می توان تقیسیم بندی نمود:
نیازهای اولیه: نیازهای حیانی و اساسی نیازهایی هستند که بدون ارضای آنها حیات انسان به خطر می افتد یا انسان بسختی می تواند زندگی خود را ادامه دهد. این نیازها شامل نیازهای زیستی و نیازهای امنیتی می باشد.
- زیستی: نیازهای زیستی یا حیاتی مهمترین نیازهای انسان می باشد. در واقع بدون رفع این نیازها زندگی و حیات انسان به خطر می افتد. این نیازها به ترتیب اهمیت و حیاتی بودن عبارتند از هوا، آب، غذا،خواب، پوشاک، مسکن، حمل و نقل، بهداشت، درمان، عاطفی و جنسی .
- امنیتی: امنيت، ثبات، حمايت، رهايي از ترس و نگراني و آشفتگي دو مین طبقه از سلسله مراتب نیازها می باشد. امنیتها به ترتیب اهمیت عبارتند از: امنیت جانی، امنیت جسمی، امنیت دارائی، امنیت مالی، امنیت اجتماعی، امنیت سیاسی.
نیازهای اولیه عمدتاً توسط دو بخش «کسب درآمد» و «امورات فردی و خانوادگی» تأمین می شود.
نیازهای ثانویه: نیازهایی هستند که در مرتبه بعدی ارضاء قرار دارند. یعنی اگر این نیازها ارضا نشوند، خلل چندانی در زندگی انسان ایجاد نمی شود/ اما اگر ارضا شوند، زندگی خیلی دلپذیرتر می شود . و رضایت از زندگی افزایش می یابد. این نیازها شامل نیازهای اجتماعی، احترام می باشد. که از نظریات مازلو استنباط شده است. البته نیازهای دیگری هم مطرح می باشند مانند نیازهای معنوی، زیبایی طلبی، طبیعت طلبی ، علم جویی که می توان جزو نیازهای ثانوی قلمداد کرد. از بین این نیازها به عنوان مثال نیازهای اجتماعی و احترام را شرح مختصری می دهیم.
- اجتماعی: که شامل عاطفه، تعلق خاطر و دوستی میشود. عشق و احساس تعلق (Belonging): نیاز به احساس تعلق و پیوند عاطفی با دیگر افراد، نیازی است که در همه انسانها وجود دارد. گلسر در مفهوم سلامت روانی فرد به اهمیت روابط متقابل بین افراد تأکید دارد. به اعتقاد گلسر، نیاز به تعامل با دیگران و داشتن رابطه صمیمانه یکی از نیازهایی است که باعث رفتار در ما میشود.
- احترام: که این نیاز به دو بخش تقسیم میشود: درونی و برونی. احترام درونی شامل حرمت نفس، خودمختاری و پیشرفت؛ و احترام برونی شامل پایگاه، مقام، شهرت و جلب توجه میشود.
نیازهای خود شکوفائی و موفقیت: که در این نیاز شخص میکوشد تا همان چیزی شود که استعداد آن را دارد و آن شامل رشد و دستیابی به همان چیزهایی است که فرد، استعداد رسیدن به آنها را دارد و بهاصطلاح خودشکوفا میشود. قدرت و پیشرفت (Power) (موفقیت، ارزشمندی شخصی، شهرت): یعنی نیاز به کسب قدرت، ثروت، تأثیرگذاری و موفقیت و نیز نیاز به توانایی انجام کارهاست. این نیاز همچنین حس موفقیت، پیشرفت، افتخار، اهمیت و خودارزشمندی و خودشکوفایی را نیز شامل میشود.
نیازهای ثانویه و نیازهای خود شکوفائی و موفقیت عمدتاً توسط دو بخش «رشد و موفقیت» و «اوقات فراغت» تأمین می شوند.
خواسته های انسان
خواسته ها در واقع شکل و نوع رفع نیازهاست. به عنوان مثال، همه مردم نیاز به غذا دارند. اما هر شخص یا گروهی از مردم به نوعی خاص نیازهای غذایی خود را برطرف می سازد. برخی با آبگوشت، برخی با پیتزا و برخی با ساندویج های مک دونالدز نیازهای غذایی خود را برطرف می سازند. همه مردم نیاز به پوشاک دارند اما هر شخصی به نوع و شکلی خاص نیاز به پوشاک خود را برطرف می سازد؛ برخی بلوز و شلوار، برخی بلوز و دامن ، برخی پیراهن و… همه نیازهای اجتماعی دارند، اما برخی از طریق عضویت در انجمنهای اجتماعی، برخی با گرفتن دوستان زیاد، برخی از طریق شبکه های اجتماعی و… نیازهای اجتماعی خود را برطرف می سازند. خواسته ها تحت تأثیر عوامل مختلف مانند فرهنگ، شخصیت و بطور کلی سبک زندگی قرارمی گیرد. به عبارت دیگر هر نوع یا شکل رفع نیاز، سبک زندگی خاصی را شکل می دهد.
رفع نیازهاتوسط بخشهای مختلف کارو
رفع نیازها به طرق زیر صورت می گیرد:
- از طریق فرایند: در حین انجام برخی از فعالیتها بخشی از نیازها مرتفع می شوند.
- از طریق نتیجه: برخی از نیازها در نتیجه انجام فعالیتها مرتفع می شود.
- هم از طریق فرایند و هم نتیجه: برخی از نیازها هم از طریق فرایند یعنی انجام کارها و سپری کردن زمان و هم از طریق نتیجه مرتفع می شوند.
هر یک از بخشهای 4 گانه “کارو” عمدتاً طبقات خاصی از نیازها را برآورده می سازد.
«کسب درآمد» و «امورات فردی و خانوادگی» مختص تأمین نیازهای زیستی و امنیتی هستند. با «ک» پول بدست می آوریم تا نیازهای زیستی خود را طی «ا» برطرف نماییم. گرچه در کنار رفع این نیازها برخی از نیازهای متعالی نیز برطرف می شود. به عنوان مثال شخصی که به شغلی اشتغال دارد، درآمد حاصل از شغل خود را صرف مسایل شخصی و خانوادگی مانند تهیه غذا و مسکن می نماید. ولی در حین انجام شغل که با همکاران و مشتریان در ارتباط است، برخی از نیازهای اجتماعی وی مرتفع می شود.نیازهای اجتماعی جزو نیازهای سطح بالا است.در این حالت رفع نیازها هم از طریق نتیجه و هم در حین فرایند انجام می شود. به هر حال وظیفه اصلی بخشهای «ک»و «ا» رفع نیازهای زیستی و ایمنی است.
«رشد و موفقیت» نیازهای عمدتاً نیازهای ثانوی و خود شکوفایی و موفقیت انسان را برآورده می سازد.
حال خوب و خوشایند:
عمر و زمان، محدود است. در این چند روزه دنیا، چرا باید همهاش رنج و محنت داشته باشید؟ باید از زندگی لذت ببرید. لذتبردن و داشتن احساسات خوب از زندگی به عبارت بهتر، حال خوب ، حق شماست. حال خوب و خوشایند، طیف وسیعی از احساسات را شامل میشود. این احساست خوب عبارتاند از عشق، ﻟﺬﺕ، آرامش، ﺁﮔﺎﻫﯽ، ﻗﺪﺭﺕ، ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ، ﻫﯿﺠﺎﻥ، اﺷﺘﯿﺎﻕ، ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﻮﻕ، ﺷﺎﺩﯼ، ﺑﺎﻭﺭ، ﺗﻮﻗﻊ ﻣﺜﺒﺖ، ﺧﻮﺵﺑﯿﻨﯽ، ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﯼ و رﺿﺎﯾﺖ. سبک زندگی اولاً باید احساسات بد و ناخوشایند را به حداقل برساند، ثانیاً احساسات خوب را در شما ایجاد نماید. در ادامه به برخی از مصداقهای حال خوب و چگونگی ایجاد آن در نظام «کارو» پرداخته می شود:
لذت طلبی و شادابی
انسان بمانند سایر موجودات، لذت طلب و رنج گریز است. لذت در مقابل رنج قرار دارد. اصولاً انسانها هر کاری که انجام می دهند برای رسیدن به یک لذت یا دوری از رنج است. البته اهمیت دوری و رهایی از رنج برای انسان بیشتر از کسب لذت است. انسانها ابتدا باید خود را از رنج و درد رهایی دهند سپس به کسب لذت بیاندیشند. عدم ارضاء حداقل نیازهای زیستی و ایمنی، رنج به همراه دارد. رنج گرسنگی، رنج بی مسکنی ، رنج بی امنیتی و…. . انسان باید با ارضاء این دسته نیازها در حداقل، خود را از رنج رهایی یابد. سپس با ارضاء بیشتر این نیازها یا ارضاء نیازهای ثانوی و خودشکوفایی، لذت حاصل می شود.
شهید مطهری در تعریف شادابی می گوید ” حالت لذت بخش و خرسندی درونی از علم رسیدن به یک خواسته” . این خواسته اغلب رفع یک نیاز است. لذت بردن و شادابی از زندگی، مستلزم رفع نیازها، احساس خوشبختی و رضایت از زندگی است. انسان نیازهای متعددی دارد هنگامی که این نیازها ارضا شوند یا در حال ارضا، لذت و شادابی دست می دهد. یک مثال ساده میزنم. هنگامی که گرسنه هستیم در رنج و عذاب بسر میبریم اما وقتی غذا را میل میکنیم لذت وشادابی به انسان دست میدهد. آدمهای شاد سعی میکنند از لحظه لحظه زندگی خود استفاده ببرند و امکانات محدود خود استفاده نمایند. شادابی واقعی و از درون در بستر آرامش اتفاق می افتد. مهمترین و عمیق ترین شور و شوق وهیجان در رشد و موفقیت اتفاق می افند. بنابراین آدمها هر کاری را که انجام می دهند باید اشتیاقی برای آن داشته باشند.
در الگوی «کارو» ، ابتدا کارهای ضروری در اولویت قرار میگیرند. کارهای ضروری، کارهایی است که نیاز، خواسته یا رنجی را برطرف میسازد. این کارها شامل «کسب درآمد» و «امورات فردی و خانوادگی» است/ سعی میکنید بهگونهای کارها را انجام دهید که در فرآیند انجام آنها لذت نیز کسب کنید. بنابراین یک قدم به نشاط نزدیک میشوید. در مرحله بعد، دست به کارهایی میزنید که شما را به موفقیت رهنمون میسازد، استعدادهایتان را شکوفا میسازد و به آرزوها و اهدافتان میرساند. بدین ترتیب، نشاط شما روزافزون میشود. در کنار آن «اوقات فراغت» را نیز در برنامههایتان قرار میدهید. «و» نیز نشاطهایی به زندگیتان اضافه میکند.
لذتهای انسان
لذت چیست؟ لذت هنگام رفع نیاز یا ارضاء نیاز صورت میگیرد. لذت، طیف گستردهای از حالات ذهنی است که انسانها و دیگر حیوانات بعنوان چیزی مثبت، خوشیآور،یا باارزش تجربه میکنند. لذت شامل حالات ذهنی مشخصتری همچون شادی، تفنن، خوشی، خلسه، و رضامندی میباشد. بنابراین لذت را می توان با خوشی مترادف گرفت.
هنگامی که لذت را در نتیجه یا در هنگام رفع نیاز می یابیم، لذتها را نیز بر مبنای رفع نیازهای مختلف می توانیم طبقه بندی نماییم:
برخی از لذتها، لذتهای مادی هستند که از ارضای نیازهای مادی و سطح پایین حاصل میشود. به عنوان مثال، غذا خوردن برای انسان لذت بخش است. لباس شیک پوشیدن لذت بخش است. چراکه برخی از نیازهای انسان را مرتفع می سازد.
کسانی که نیازهای متعالی دارند، هنگامی که نیازهایشان مرتقع میشود، لذتهای متعالی نیز میبرند. نیازهای متعالی مثل نیاز زیبایی شناسایی است. شخصی که نیاز زیباشناسی دارد، هنگامی که تابلوی زیبایی را میکشد، احساس خوبی پیدا می کند و به لذت دست می یابد.
همانطوریکه در مورد سلسله مراتب نیازها گفته شد، نیازهای سطوح پایین و میانی معمولاً زودتر از نیازهای سطوح بالاتر به سقف و حداکثر خود میرسند. بنا براین لذتهای سطوح پایین بزودی به سقف خود می رسند و دیگر این لذتها برای انسان مطلوبیتی ندارند. اما بسیاری از نیازهای متعالی هر چه بیشتر ارضاء شوند، مطلوبیت و لذت بیشتری برای شخص به همراه دارد. به عنوان مثال، شخصی که خودش را بسرعت از نیازهای مادی عبور می دهد و به یک نیازهای متعالی مثل دانش اندوزی می رساند، هرچه این نیازها را بیشتر ارضاء نماید لذت بیشتری برایش حاصل میشود.
بنابراین اشخاص پولداری که صرفاً در نیازهای سطح پایین غوطه ور می شوند. پس از مدتی به این نتیجه می رسند که دیگر پیش روی در ارضاء این نیازها برایشان لذت بخش نیست. و به پوچی می رسند. بخاطر همین است که برخی از آدمهای ثروتمند و پولدار که خودشان را در مسایل مادی مثل ماشین شیک، خانه های قصر مانند، مسافرتهای گران قیمت محبوس کرده اند، به پوچی رسیده و دست به خودکشی می زنند. چون بزودی متوجه می شوند اینگونه موارد مادی دیگر برایشان مطلوبیت ندارد. مگر این که خودشان را به ارضاء نیازهای سطوح بالاتر مثل نیازهای معنوی که تا بی نهایت می تواند ادامه یابد برسانند. به همین علت است که برخی از ثروتمندان تراز اول دنیا بسیاری از ثروت خود را صرف امور معنوی مثل امور خیریه می کنند. به عنوان مثال “بیل کیتس” که مدتی نفر اول ثروتمند دنیا بود، بزرگترین مؤسسه خیریه دنیا را نیز مالک می باشد. و بخشی از ثروت خود را صرف امور خیریه می نماید. چنین اشخاصی بدنبال لذت و نشاط معنوی هستند.
رنجهای انسان
رنج در مقابل لذت قرار دارد. رنج احساسی بنیادین است که خصلتی ناخوشایند و تنفربرانگیز داردگاهی اوقات هنگامی که نیازهای اساسی انسان مرتفع نشوند، برای انسان رنج حاصل می شود. تمام فعالیتهایی که انسان انجام می دهد در حین انجام فعالیت یا در نتیجه انجام فعالیت در یک طیف لذت و رنج قرار می گیرد. به عبارت دیگر انجام برخی از فعالیتها برای انسان لذت بخش است و برخی رنج بخش. نتیجه اعمال و فعالیتهای انسان هم ممکن است لذت به همراه داشته باشد یا رنج. البته رنج و لذت مطلق نیستند و در یک طیف قرار می گیرند.
البته مفاهیم لذت و رنج، مفاهیمی کاملاً نسبی هستند که در بین افراد مختلف متفاوت می باشد. برخی از چیزها برای برخی از افراد مایه لذت است و برای برخی مایه رنج. لذت و رنج بستگی به دیدگاه و نگرش انسان دارد. به عنوان مثال، فعالیتهای شدید برای یک کارآفرین که به ایده خلاقانه خود اعتقاد و باور دارد. و به ایده خود عشق می ورزد، بسیار لذت بخش است. ولی همین فعالیتهای شدید برای افراد عادی رنجش آور است.
به هر حال انسان بهتر است برای داشتن یک زندگی لذت بخش، از همه داشته های خود و مواهب طبیعی لذت ببرد.از یک جمله زیبا، از پدر ومادر، فرزند، همسر ، از یک گلدان زیبا در منزل، از تماشای طلوع و غروب آفتاب و … خیلی از این مواهب، مجانی هستند!.
محاسبه لذت و رنج
مفاهیم لذت و رنج و اندازه آن ،مفاهیمی نیستند که کاملاً و دقیقاً قابل تعریف مشخص و قابل اندازه گیری باشد. این مفاهیم بین اشخاص مختلف معانی مختلفی دارد. به هر حال، هر کس بر مبنای باورها، اعتقادات و احساس خود باید مفاهیم لذت و رنج و مقدار آنها را مشخص نماید. برای اندازه گیری میزان رنج و لذت می توان از سازوگار زیر استفاده کرد.
- احساسات مثبت را شناسایی کنید. احساسات مثبت احساساتی نظیر عشق، ﻟﺬﺕ، آرامش، ﺁﮔﺎﻫﯽ، ﻗﺪﺭﺕ، ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ، ﻫﯿﺠﺎﻥ، اﺷﺘﯿﺎﻕ، ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﻮﻕ، ﺷﺎﺩﯼ، ﺑﺎﻭﺭ، ﺗﻮﻗﻊ ﻣﺜﺒﺖ، ﺧﻮﺵﺑﯿﻨﯽ، ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﯼ و رﺿﺎﯾﺖ می باشد.
- احساسات منفی را نیز مشخص نمایید. احساسات منفی احساساتی نظیر درد، رنج، غم، افسردگی،خشم، ترس، نگرانی و دلتنگی است.
- تعداد ساعات احساسات مثبت و منفی در طول یک دوره مثلا در یک هفته در زمان بیداری و هوشیاری را محاسبه نمایید. البته شدت این احساسات با هم فرق می کند. بنابراین می توان برای آنهایی که شدید است ضریبی بالاتر از یک قرار داد. به عنوان مثال، برای احساس خوشی زیاد ضریب 2 نسبت به خوشی معمولی قرار داد. یعنی 1 ساعت خوشی زیاد برابر با 2 ساعت خوشی معمولی است.
- برخی از لحظات و اوقات هیچ احساس مثبت و منفی نداریم. این لحظات به حساب نمی آیند. برخی از اوقات هم احساسات متضاد دارید. مثلاً در حالی که دردی در جای از بدنتان احساس می کنید، در حال دیدن یک فیلم مفرح نیز هستید. در این حالت باید ببینید کدامیک از احساسات غلبه دارد. آن احساسی که غلبه دارد را به حساب آورید.
- جمع ساعات احساسات مثبت با احتساب ضریب آن و همچنین احساسات منفی با احتساب ضریب آنها را در طول یک دوره زمانی مثلاً یک هفته محاسبه نمایید.
- جمع احساسات مثبت با احتساب ضریب آنها را از جمع احساسات منفی با احتساب ضریب آنها کم کنید. بدین ترتیب خالص احساسات در یک دوره زمانی مثلاً یک هفته بدست می آید. اگر خالص احساسات مثبت باشد شما زندگی لذت بخشی دارید. اگر منفی باشد شما زندگی رنجش آوری دارید.
- سعی کنید هر چه بیشتر احساسات مثبت را در خود زیاد کنید و هر چه بیشتر احساسات منفی را در خود کم کنید. برای این کار روشهای مختلف وجود دارد. مهمترین روش بکارگیری اصول «کارو» در زندگی است.
لذت و رنج حال و آینده
به هر حال، کلیه فعالیتهای انسانی مقداری لذت یا رنج را در بر دارد. این لذتها و رنجها ممکن است که در حین فعالیت (حال) در نتیجه انجام فعالیت (آینده) و یا پس از مرگ انسان در جهان آخرت (آخرتی) رخ دهد. که یک به یک به توضیح آنها و نقش آنها در “کارو” میپردازیم:
- لذت و رنج حال: در حین انجام برخی از فعالیتها، با لذت مواجه میشویم و در برخی با رنج. به عنوان مثال، فعالیتهای “اوقات فراغت” اغلب با لذت همراه است. شخص وقتی مسافرت میرود، لذت کسب می کند. بسیاری از فعالیتهای “امورات شخصی و خانوادگی” نیز با لذت همراه است. به عنوان مثال، خوردن، خوابیدن، معاشرت با خویشاوندان با لذت توأم است. اشخاصی که صرفاً به دنبال لذت فعلی هستند کسانی هستند که صرفاً زندگی لذت بخش نه رضایت بخش را دنبال می کنند. از طرف دیگر بسیاری از فعالیتها رنج همراه است. به عنوان مثال، فعالیتهای “کسب درآمد” از طریق اشتغال برای بسیاری اشخاصی که از شغل خود راضی نیستند رنجش آور است.
- لذت و رنج آینده: نتیجه برخی از فعالیتهای انسان در آینده ممکن است با لذت مواجه باشد.به عنوان مثال شخص مخترعی که مدتهای مدیدی را بر روی اختراع خود وقت صرف می کند، وقتی به نتیجه می رسد از درون احساس شعف و شادمانی و لذت می کند. ممکن است لذتهای آینده واقعاً لذت نباشد اما در عوض از رنجی جلوگیری می کند. مثلاً شخصی که خود را بیمه می کند در آینده اگر بیمار شد رنج نداشتن پول را متحمل نمی شود. ممکن است نتیجه فعالیتهای انسان رنجی را در آینده از بین می برد. به عنوان مثال شخص بیماری که زیر تیغ جراحی قرار می گیرد، با استفاده از این عمل رنج حاصل از بیماری خود را کاهش داده یا از بین می برد. در هر سه صورت لذت واقعی، جلوگیری از رنج و از بین بردن رنج ، لذت محسوب می شود. شایان ذکر است اشخاصی که به دنبال لذت آینده هستند کسانی هستند که به دنبال رضایت از زندگی هستند.
نتیجه برخی از فعالیتهای انسان در آینده نیز ممکن است با رنج همراه باشد. به عنوان مثال زیاده روی در مصرف برخی از غذاها مثل فست فود عوارض جبران ناپذیر و بیماریهای رنجش آور متعددی مانند سرطان، چربی، کلسترول و قند خون بالا به همراه دارد.
در مورد آینده، آینده ممکن است آینده نزدیک باشد یا آینده دور. بدیهی است که نتیجه مطلوب و لذت بخش هر چه در آینده نزدیکتر باشد بهتر است. نتیجه مطلوب و لذت بخش در آینده دور ممکن است اثر بخشی خود را از دست دهد. از طرف دیگر نتیجه رنجش آور هر چه در آینده نزدیک اتفاق افتد رنجش بیشتری به همراه دارد. اگر در آینده دور اتفاق افتد رنجش آن کمتر است.
نکته دیگری که در مورد آینده باید صحبت نماییم. احتمال وقوع و دستیابی به نتیجه در آینده است. در شرایط احتمالی برای تعیین ارزش واقعی نتیجه بهتر است از امید ریاضی استفاده کنیم. امید ریاضی عبارت است از احتمال وقوع و یا دستیابی به نتیجه ضربدر ارزش اسمی نتیجه:
ارزش واقعی نتیجه = احتمال وقوع یا دستیابی به نتیجه×ارزش اسمی نتیجه
به عنوان مثال اگر ارزش نتیجه 1 میلیارد تومان باشد و احتمال وقوع یا دستابی تنها 20% باشد، ارزش واقعی نتیجه 200 میلیون تومان است:
200000000=20%×1000000000
می بینیم که ارزش واقعی نتیجه تحت تأثیر دو عامل ارزش اسمی نتیجه و احتمال وقوع یا دستیابی دارد. احتمال دستیابی به برخی از نتایج در آینده ضعیف است و برخی بیشتر. البته احتمال دستیابی به نتیجه بیشتر به تلاش و تدبیر شخص بستگی دارد. به عنوان مثال اگر یک کارآفرین در کار خود جدیت و پشتکار داشته باشد و با تدبیر عمل کند، احتمال موفقیت وی دو چندان می شود.
در مورد تعادل بین لذت حال و آینده، پژوهشی که انجام شده است را در اینجا می آورم:
در دانشگاه استانفورد تحقیقی در مورد خردسالان انجام شد. بدین ترتیب که به خردسالان آب نبات داده شد. ولی به آنها گفته شد که اگر 15 دقیقه صبر کنند و آب نبات خود را نخورند، یک آب نبات دیگر نیز به آنها داده می شود. 70% خردسالان همان موقع آب نبات خود را خوردند. ولی 30% بقیه 15 دقیقه صبر کردند و آب نبات دیگری نیز دریافت کردند. 15 سال بعد این افراد را مورد مطالعه قرار دادند دیدند که آن 30% که صبوری کرده بودند آدمهای موفقی هستند.این موفقیت شکلهای مختلف داشت. از نمرات بالا در تحصیلات، تا موفقیتهای ورزشی و هنری. حتی در گزارشها آمده بود آدمهای شادتری هستند. به زبان ساده تر قابلیت صبوری کردن کلید موفقیت آینده است. اما آنهایی که به لذتهای حال متمرکز بودند در مورد آسیبها حساس تر هستند. آدمهای ضعیف النفسی هستند . زودتر به قمار دست می زدند و عیش و نوش زودگذر زودتر آنها را در بر می گیرد. اما یک مشکلی هست کسانی که زیاد آینده نگر هستند از زندگی حال لذت نمی برند. بنا براین تعادلی بین لذت حال و آینده باید باشد. در هر زمانی باید تمرکز به حال و آینده باید داشت.
با توجه به لذت و رنج (فعلی، آینده )، ما می توانیم چهار حالت را متصور شویم:
1- لذت حال – لذت آینده،
2- رنج حال- لذت آینده.
3- لذت حال- رنج آینده.
4- رنج حال – رنج آینده.
در مورد لذت آینده باید بگویم که این مفهوم نه تنها لذت واقعی را شامل می شود، بلکه جلوگیری از رنج را نیز شامل می شود.
در ادامه هر یک از حالات فوق را شرح می دهیم:
- لذت حال – لذت آینده: این حالت بهترین حالت است. چراکه هم خود فعالیتها و هم نتایج حاصل از فعالیتها برای انسان لذت بخش است. انجام بسیاری از فعالیتها و خود فعالیتها برای انسان لذت بخش است. و نتیجه لذت بخشی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال اشخاص کارآفرین، که علاقه شدیدی به پروژه های کارآفرینی دارند. در حین انجام پروژه های کارآفرینی نیز لذت می برند. بسیاری از نیازهایشان در حین انجام پروژه های کارآفرینی برآورده می شود. نتیجه کار آنها که به هدف رسیدن پروژه کارآفرینی است نیز لذت بخش است. چراکه بسیاری از نیازهایشان مهمتر از همه نیاز به خودشکوفائی آنها برآورده می شود. تأکید تنظیم “کارو” هم لذت حال و هم لذت آینده است. مجموع لذتهای چنین اشخاصی عبارت است از لذت حال به علاوه لذت آینده:
مجموع لذتها= لذت حال + لذت آینده
- رنج حال – لذت آینده: انجام برخی از فعالیتهای با رنج توأم است. ولی نتیجه اش، لذت بخش است. به عنوان مثال، اشخاصی که از شغل خود رضایت ندارند و به شغل خود علاقه ای ندارند، وقتی که به محل کار خود می روند رنج می برند. ولی نتیجه کار آنها خوشایند است که همانا بدست آوردن پول است. تا معیشت خود را تأمین نماید و رنج نداشتن پول که از رنج کارکردن بسیار بیشتر است را نداشته باشد. اشخاص معمولاً میزان درآمد خود را با رنجی که برای بدست آوردن پول کشیدهاند مقایسه می کنند. اگر احساس کند لذت نتیجه از رنجی که برای رسیدن به آن نتیجه کشیده اند بیشتر است، احساس شادمانی می نمایند. آنها اشخاصی هستند که از لذتهای آنی چشم پوشی می کنند و حتی رنج متحمل می شوند تا لذتهای آتی که بالا تر و ارزشمند تر است را بدست آورند. این اشخاص برای کاهش رنج خود بهتر است لذت حاصل از فعالیت خود را متصور شوند. به عنوان مثال، یک دانشمند که سرگرم کشفیات علمی است، و در این راه رنجهایی متحمل می شود باید لذت نتیجه رنجها که همانا کشف یک موضوع علمی است را متصور شود. تا انگیزه کافی برای فعالیتهایش داشته باشد. بنا براین همین جا یکی از اصول تنظیم “کارو” را مطرح می نماییم. لذت نتیجه انجام فعالیتها باید از رنجهایی که برای رسیدن به آن نتیجه متحمل می شود، باید بیشتر باشد:
رنج حال< لذت آینده. لذت خالص= رنج حال-لذت آینده
البته در فرمولهای بالا باید زمان لذت بردن یا رنج بردن را ملحوظ نمود. ممکن است، رنج در مدت محدودی اتفاق بیافند ولی لذت در مدتهای طولانی . بنا براین ضریب t به معنای زمان یا مدت را نیز اضافه می نماییم:
رنج حال(t)< لذت آینده(t). لذت خالص= رنج حال(t)-لذت آینده(t)
- لذت حال- رنج آینده: انجام برخی از فعالیتهای در حال حاضر با لذت توأم است ولی در آینده نزدیک یا دور نتیجه نا خوشایندی در بر دارد. به عنوان مثال خوردن غذاهای فست فود که خوشمزه و لذیذ درست می شود برای انسان لذت بخش است ولی در آینده نزدیک یا دور بیماریهایی مانند چاقی مفرط، قند، چربی و کلسترول خون بالا و سرطان برای انسان عارض می شود. انجام برخی از فعالیتهای اوقات فراغت مثل بازیهای کامپیوتری که با لذت توأم است در آینده با عوارض ناخوشایندی همراه است. انجام ندادن برخی از فعالیتهای ضروری نیز در آینده نتایج ناخوشایندی همراه دارد. به عنوان مثال، مسواک نزدن دندانها در آینده نزدیک باعث پوسیدگی دندانها و عوارض دیگر می شود. آدمها معمولاً لذت حال را با رنج آینده مقایسه می نمایند. اگر میزان لذت حال از رنج آینده بیشتر باشد مبادرت به انجام آن فعالیت لذت بخش می نمایند. بنا براین همین جا یکی دیگر از اصول تنظیم “کارو” را مطرح می نماییم. لذت حال انجام فعالیتها باید از رنج آینده یا نتیجه انجام فعالیتها باید بیشتر باشد:
لذت حال>رنج آینده. لذت خالص= رنج آینده-لذت حال
البته در فرمولهای بالا باید زمان لذت بردن یا رنج بردن را ملحوظ نمود. ممکن است، لذت در مدت محدودی اتفاق بیافند ولی رنج در مدتهای طولانی . بنا براین ضریب t به معنای زمان یا مدت را نیز اضافه می نماییم:
لذت حال(t)>رنج آینده(t)
لذت خالص= رنج آینده(t)-لذت حال(t)
- رنج حال- رنج آینده:بدترین حالت، حالتی است که هم خود فعالیتها رنجش آور است و هم نتیجه انجام فعالیتها. به عنوان مثال اشخاصی که دست به اعمال شرارت آور و بزهکاری می زنند. رنج زیادی را متحمل می شوند. نتیجه انجام فعالیتهای آنان نیز به احتمال زیاد دستگیری و محاکمه و مجازات می باشد که رنج زیادی را در بر دارد. اگر هم دستگیر نشوند، عذاب وجدان آنها را رنج می دهد. مجموع رنجهای آنها عبارت است از رنج حال به علاوه رنج آینده. بنا براین در هیچ یک از بخشهای کارو نباید دست به چنین اعمال و فعالیتهایی زد.
- البته در فرمولهای محاسبه لذت یا رنج خالص باید میزان یا وزن لذت یا رنج را ملحوظ کرد. من نمی دانم تا کنون واحد اندازه گیری مشخصی برای تعیین میزان لذت یا رنج ساخته شده است یا نه. به هر حال برای محاسبه دقیق میزان لذت یا رنج خالص، باید وزن یا مقدار لذت یا رنج را به صورت ضریب در فرمولهای مربوطه ملحوظ کرد.
- نکته دیگر در مورد آینده است. اگر منظور از آینده، آینده خود باشد. به هر حال عمر انسان محدود است. باقیمانده عمر را نمی توان تشخیص داد. اما اگر منظور آینده دیگران پس از خود باشد، آینده بسیار طولانی می تواند باشد. منظور از غیر از خود ،تنها ورثه نیستند.بلکه تعدادی از مردم و یا عموم مردم می باشد. به عنوان مثال، کارآفرینانی که شرکتهای کارآفرینی را تأسیس می کنند، محصولات و خدمات آنها حتی پس از مرگ بنیانگذاران این شرکتها برای مردم مثمر ثمر می باشد. به عنوان مثال، استیو جابز که شرکت اپل را تأسیس کرد. خود ایشان در سال 2011 مرحوم شدند. ولیکن محصولات شرکت اپل حتی پس از مرگ استیو جابز به عموم مردم عرضه می شود و عرضه خواهد شد.
لذت و رنج دنیایی و آخرتی:
انسان هم در این دنیا و هم در جهان آخرت پس از مرگ با لذت یا رنج مواجه می شود. در باره لذت و رنج دنیای مادی این دنیا باید اذعان داشت که شما زندگی هیچکس را نمی یابید که در کلیه دورانهای زندگی اش همیشه با خوشی و لذت همراه بوده است. معمولاً زمانهای رنج آور بیشتر از زمانهای لذت بخش بوده است. چراکه بر طبق قرآن کریم، انسان در رنج و سختی آفریده شده است: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ. سوره بلد آیه4 .ما انسان را در رنج آفريديم». ولی انسانها، با مدیریت مشکلات، هم می توانند از بروز مشکلات جلوگیری نمایند و هم در صورت بروز مشکلات خردمندانه آنها را حل کنند تا رنجش کمتری را فراهم سازد. مدیریت مشکلات عنوان کتاب دیگری است که توسط نگارنده منتشر خواهد شد.
برخی از اعمال و فعالیتهای انسان باعث لذت در جهان آخرت پس از مرگ می شود. که ما به آنها اعمال و رفتارهای صواب می گوییم. لذت افراد در جهان آخرت در عالم برزخ و در قیامت در بهشت برین حاصل می شود. از طرف دیگر برخی از اعمال و رفتارهای انسان یا انجام ندادن برخی از اعمال و رفتارها باعث رنج در جهان آخرت میشود. این رنج در عالم برزخ و روز قیامت در دوزخ (جهنم) به صورت عذاب الهی اتفاق می افتد. که ما به آنها اعمال و رفتارهای گناه و حرام می گوییم. برخی از اعمال نه صواب محسوب می شود و نه گناه که ما به آنها اعمال مباح میگوییم. اعمال و فعالیتهای صواب و گناه اموری ارزشی هستند و بستگی زیادی به نوع و سطح اعتقادات انسان دارد. در اینجا هم 4 حالت متصور است:
دنیای رنج آور ولی آخرت لذت بخش:اشخاص بنا بر اعتقادات خود باید اعمالی انجام دهند که لذت آخرتی را داشته باشد اگر چه این اعمال و رفتارها در حین انجام دادن آن و یا در نتیجه انجام دادن آن در همین دنیا با رنج توأم باشد. ولی هر چه رنج بیشتر باشد بالطبع صواب آن اعمال بیشتر می باشد. و در جهان آخرت چندین برابر آن اجر و پاداش به همراه دارد. گاهی اوقات افراد بنا بر اعتقادات خود، دنیای خود را فدای خوشنودی آخرت خود می نمایند. به عنوان مثال شخص رزمنده ای که در جبهه جنگ با دشمنان اسلام به پیکار بر می خیزد، بالطبع رنج زیادی را متحمل می شود. از طرف دیگر ممکن است که در جبهه جنگ آسیب جدی ببیند و معلول شود. مثلاً بینایی، دست یا پایش را از دست دهد . باقی عمرش را به ظاهر با رنج سپری کند ولی پاداش زیادی در جهان آخرت در انتظار اوست. اینها افرادی هستند که این دنیا را ندارند یعنی زندگی آنها در این دنیا اکثراً با رنج و سختی همراه است ولی در عوض آخرت بسیار خوبی در انتظار آنهاست.
دنیای لذت بخش و آخرت لذت بخش: برخی از اعمال صواب در این دنیا لذت نیز به همراه دارد. به عنوان مثال بر طبق اعتقادات اسلامی کار عبادت است. و کارکردن و اشتغال اگر مورد علاقه شخص باشد لذت بخش نیز می باشد. این افراد با کار کردن و صدقه دادن درآمد اضافی خود به بینوایان، از ته دل شادمان می شوند و نشاط معنوی کسب می کنند. ضمناً آخرت خوبی هم در انتظار آنان می باشد. به عبارت دیگر هم این دنیا را دارند و هم آن دنیا ( جهان آخرت).
دنیای لذت بخش و آخرت رنج آور:آدمهایی هم هستند که در این دنیا در خوشی و مسرت بسر می برند و با اعمال حرام خود به ثروتهای عظیم دست یافته اند. و همیشه در عیش و نوش و لذت بسر می برند اما مال حرام آنها در جهان آخرت نتیجه ناگواری به همراه دارد. به عبارت دیگر آنها این دنیا را دارند و در لذت بسر می برند ولی دنیای دیگر را از دست می دهند و به عذاب اخروی دچار می شوند.
دنیای رنج آور و آخرت رنج آور: بدا به حال آن افرادی که در این دنیا دست به اعمال و رفتاری می زنند که نه تنها در این دنیا رنج زیادی می برند بلکه عذاب الهی نیز در جهان آخرت در انتظار آنهاست. به عنوان مثال آدمهای جنایتکار که دست به جنایت میزنند. جنایت کردن برای آدمهای معمولی لذت بخش نیست بلکه رنج آور است. این افراد نیز ممکن است به چنگ قانون گرفتار شوند و مورد قصاص قرار گیرند . در جهان آخرت نیز عذاب الهی در انتظار آنها خواهد بود. آنها نه این دنیا را دارند نه آن دنیا.
لذت طلبی و شادابی در الگوی «کارو»
بخشهای “کارو” چنان تنظیم می شود که شخص از هر بخش لذت و بهره کافی را ببرد. با استفاده از اصول زیر در هر یک از بخشهای 4گانه «کارو» به لذت طلبی و دوری از رنج و سختی حاصل می شود:
- فعالیتهای هر 4 بخش «کارو» باید بگونه ای انجام شود که در حین انجام فعالیت و در زمان حال برای شخص لذت بخش باشد. به عنوان مثال، شخص باید حتی الامکان و در صورت داشتن بازار کار، شغلی را انتخاب کند که با علاقه و رغبت؛ دانش و مهارت؛ و ویژگیهای شخصیتی وی سازگار باشد. بنابراین طی فعالیتهای «ک» لذت حاصل می شود.
- نتیجه انجام فعالیتها نیز باید برای شخص لذت بخش باشد. به عنوان مثال نتیجه انجام فعالیتهای «ر» باید برای شخص مطلوب باشد. و وی را به سمت خودشکوفایی نزدیک سازد.
- جلوگیری از رنج نیز یکی از اصول تنظیم «کارو» است. به عنوان مثال در فعالیتهای «ا» با پیشگیری و جلوگیری از بسیاری از بیماریها، اشخاص از بیمار شدن و بالطبع رنج بیماری رهایی می یابند.
- شادابی درونی در بستر آرامش اتفاق می افتد. آرامش یعنی نداشتن دغدغه و نگرانی. الگوی «کارو» با مدیریت زمان و اولویت دادن به دو بخش اولی «ک» و «ا» که اساسی ترین نیازها را تأمین می نماید و با ایجاد امنیت مالی، زمینه دغدغه و نگرانی را از بین برده و ایجاد شادی درونی را میسر می سازد.
- چنانچه در هر یک از سه بخش اول «کارو» شامل «ک» ، «ا» و «ر» به اندازه کافی لذت وشادابی حاصل نشد، بخش «اوقات فراغت» بخش مکملی است که کمبود آن را جبران می کند. در واقع، هدف اصلی بخش «و» لذت طلبی و شادابی است.
- در الگوی کارو به لذت طلبی و شادابی در دوران مختلف زندگی توجه شده است. هر انسانی در هر دوران از زندگی خود از یک سری چیزها و فعالیتهایی لذت می بردو هنگامی آن دوران سپری شود دیگر آن فعالیتها و چیزها دیگر برای انسان لذت بخش نیست. اگر انسان لذت دوران خاص خودش را نبرد، فی الواقع احساس خسران می نماید. به عنوان مثال، داشتن تفریح و اوقات فراغت کافی برای کودکان و نوجوانان بسیار لذت بخش است. آن هم تفریحات خاص دوران کودکی و نوجوانی. مثلاً تاب بازی و الا کلنگ برای کودکان بسیار لذت بخش است. اگر کودکان کودکی خود را نکنند در آینده احساس خسران می کنند. هنگامی که سن بالا می رود، به علت نیازهای مالی کسب درآمد و ثروت لذت بخش می شود تا هم از رنج نداشتن پول کاسته شود و هم رفاه مادی و آسایش مادی که لذت بخش است افزایش یابد. سپس در دوران میانسالی و سالمندی مسایل عاطفی و خانوادگی بسیار لذت بخش می شود. همگام با آنها رشد و موفقیت که از مدتها قبل شروع شده در این دوران بسیار لذت بخش تر می شود.
- بخش چهارم که همان “اوقات فراغت” می باشد عمدتاً مسئول رفع برخی از نیازهای ثانوی است که توسط سایر بخشها تأمین نشده است.عمده این نیازها، طبیعت، اجتماعی و هیجان می باشند. به عنوان مثال بسیاری از اشخاص در زندگی ماشینی امروزی نیاز دارند هر چند وقتی در دل طبیعت قرار گیرند و از هوای تازه و پاک استفاده کنند. بنابراین با پر کردن اوقات فراغت در دل طبیعت این نیاز وی برآورده می شود.
- با توجه به این که «ک» و «ا» اساسی ترین نیازهای انسان را برطرف می سازند، بنا براین در بین 4 بخش “کارو” بخشهای ضروری هستند. و بدون آنها زندگی انسان مختل می شوند. ولی دو بخش باقیمانده “کارو” شامل “ر” و “و” به اندازه دو بخش اول لازم و ضروری نیستند اگرچه در بهبود کیفیت زندگی انسان نقش بسزایی دارند.
آرامش
آرامش واژهای است کمیاب در دنیای امروز. در عصر شتاب و هيجان امروز،درچنين وضعي که پريشاني هاي روح و روان فراوان شده است همه دنبال يک چيز مي گردند. و آن چیزی نیست جز آرامش. آدمها گاهی اوقات برای دستیابی به آرامش، بیراهه میروند. مصرف زیاد سیگار، مواد مخدر و مشروبات الکلی حکایت از این امر دارد. اما براستی آرامش چیست و چگونه میتوان بدان دست یافت؟ فرهنگ فارسي معين آرامش را به معني آراميدن، فراغت، راحتي فکر و امثالهم تعریف نموده است . آرامش یعنی نداشتن اضطراب و نگرانی. آرامش یعنی نداشتن گرفتاری و مشکلات. برای رسیدن به آرامش، باید عوامل مخل آرامش را شناسایی نمود و آنها را مدیریت، کنترل و حذف نمود.
مهمترین عامل مخل آرامش، عدم مدیریت زمان و عدم مدیریت ابعاد چهارگانه زندگی است. خانمی که دانشجوی فوق لیسانس و در حال گذراندن پایان نامه اش می باشد، در عین حال فرزند نوزاد دارد، از طرف دیگر شاغل هم هست و نمی خواهد شغلش را از دست دهد و هیچ زمانی هم برای اوقات فراغت ندارد، به هیچ وجه آرامش ندارد. وی جوانیش را در استرس و نگرانی بسر می برد. آدمهای موفق نباید برای رسیدن به موفقیت، آرامش خود را فدا نمایند. آنها با یک برنامه سنجیده در مورد ابعاد مختلف زندگی باید به موفقیت دست یابند. “کارو” چنین برنامه ای را پیشنهاد میدهد. ضمناً یکی از بخشهای زندگی ، “اوقات فراغت” است. و از کارکردهای آن ایجاد آرامش است. شخصی که از دغدغه های زندگی روزمره رهایی می یابد و چند روزی را به مسافرت مفرح می رود. و در زیر سایه درختان و کنار رودخانه می آساید، به آرامش دست می یابد.
آرامش آن چنان اهمیت دارد که اغلب پیشرفتهای بشری در بستر آرامش اتفاق افتاده است. مثلاً نیوتن زیر درخت سیب و در آرامش بسر میبرد که به ناگاه سیب از درخت پایین افتاد و بدین ترتیب قانون جاذبه عمومی را کشف کرد. ارشمیدس در خزینه حمام در کمال آرامش مشغول آبتنی بود که به ناگاه قانون موصوف به قانون ارشمیدس را کشف کرد: هر سیالی به جسمی كه در آن قرار گرفته (جزئی یا كامل) نیروی شناوری وارد میكند. اندازه نیرو برابر وزن سیال جا به جا شده است.حتی اغلب ملتها و کشورهای توسعه یافته ملتهایی هستند که دولت و حکومت آنها یک ثبات سیاسی، اقتصادی و در نتیجه آرامش برای ملت خود فراهم نموده و بدین ترتیب آدمهای خلاق و کارآفرین رشد و توسعه یافته اند.
سلامتی
سلامتی جسمی و روانی از اهمیت حیاتی برخوردار است. با تنظیم “کارو” و هر یک از بخشهای آن می توان سلامتی را تضمین نمود. مهمترین بخشی که در ارتقاء سلامتی تأثیر دارد “امورات شخصی و خانوادگی” است. چرا که اغلب نیازهای اساسی انسان در این بخش تأمین می شود. بخشهای دیگر “کارو” از لحاظ زمان و کیفیت نیز در سلامتی تأثیر دارند. به عنوان مثال کار بیش از حد یا کمتر از حد سلامتی انسان را به خطر می اندازد. نداشتن فعالیتهای «رشد و موفقیت» و اوقات فراغت سلامتی انسان را مخدوش می سازد.
امنیت
امنیت عبارت است از آزادی از اضطراب و بیمناکی و داشتن اعتماد و اطمینان موجه و مستند . نیازهای امنیتی در طبقه دوم هرم سلسله مراتب نیازها قرار دارد. امنیتها عبارتند از: : امنیت جانی، امنیت جسمی، امنیت دارائی، امنیت مالی، امنیت اجتماعی، امنیت سیاسی. در بین امنیتهای اساسی، امنیت مالی از اهمیت خاصی برخوردار است که اغلب مردم خصوصاً سرپرست خانواده ها با آن در گیرند و بیشتر عمومیت دارد.
تعریف فرهنگ لغات از امنیت ، عبارت است از : در معرض خطر نبودن یا از خطر محافظت شدن . امنیت همچنین عبارت است از : رهایی از تردید . امنیت مالی یعنی اشخاص و خانواده ها مطمئن باشند که حداقل درآمد برای رفع نیازهای معیشتی خود را دارند و به مشکل مالی برنمی خورند. اغلب مردم که به دنبال امنیت شغلی هستند در واقع به دنبال امنیت مالی هستند. برای تأمین امنیت مالی غیر از شغل با ثبات راهکارهای دیگری نیز وجود دارد که در فصل مربوط به “کسب درآمد ” به شرح آنها می پردازیم. در واقع با تنظیم “کارو” می توانیم در تأمین امنیت مالی اقدام نماییم.
ثروت و آسایش
ثروت مادی و آسایش از اهداف مهم زندگی می باشد.
آسایش در فرهنگ معین یعنی آسودگی و راحتی. از آسایش بیشتر رفاه مادی متبادر می شود. یک منزل خوب ، درآمد بالا ، وسایل زندگی و اتومبیل خوب همه و همه آسایش، آسودگی و راحتی به ارمغان می آورد. آسایش یعنی رفع نیازهای زیستی و ایمنی به طور مطلوب.
البته باید بین ثروتمندی و رفاه مادی و آسایش تفاوت قائل شد. شخصی ممکن است ثروتمند باشد ولی رفاه مادی چندانی نداشته باشد. یعنی از ثروت خود برای رفاه مادی خود استفاده نمی کند. ثروت خود را پس انداز می کند. یا ثروت خود را صرف امور خیریه، رشد و موفقیت و سایر موارد می نماید. برعکس شخص دیگری ممکن است ثروت و درآمد چندانی نداشته باشد بلکه واقعاً مرفه زندگی می کند. تمام ثروت خود را بجای پس انداز کردن صرف رفاه خود می کند. از ثروت خود مراقبت می کند و از دست رفتن ثروت و ضرر و زیان جلوگیری می کند. حتی به صورت کاملا مدبرانه وام یا قرض می گیرد تا بتواند رفاه خود را تکمیل نماید. بنابراین میزان ثروت و درآمد لزوماً با میزان رفاه مادی ارتباط ندارد.
در بخش «کسب درآمد و مدیریت مالی زندگی» تعاریف دقیقی از مفاهیم ثروت شخصی ، رفاه مادی شخصی و سرمایه شخصی ارائه شده است. روشهای اندازه گیری و سنجش آنها ارائه شده است . و روشهای توسعه آنها بیان شده است.
«کارو» یک سبک زندگی نیست. با تنظیم بخشهای «کارو» می توان سبکهای زندگی مختلفی می توان استخراج نمود که با ویژگیهای اشخاص متفاوت تطابق دارد. از جمله سبک زندگی می توان به سبک زندگی ثروت اندوزی و متعاقباً افزایش رفاه و آسایش است.
حال سؤال اینجاست که برخورد الگوی «کارو» با مقوله ثروت و آسایش چیست. در پاسخ می توان گفت که این الگو به ثروت و آسایش بسیار توجه می کند. چگونه؟ انسانها یک سطح از آسایش و رفاه را باید برای خود تعریف نمایند. این سطح ممکن است بالا یا پایین باشد. بستگی به نگرش انسانها دارد. سپس با برنامه ریزی عملیاتی و کسب ثروت باید به این سطح از آسایش دست یابند. یعنی ثروتی بدست آورند تا سطح مورد نظر آسایش و رفاه آنها را تأمین نماید. البته کسب ثروت تا همینجا ممکن است متوقف شود یا ادامه پیدا کند. بستگی به نظر و نگرش انسانها دارد. در صورت ادامه کسب ثروت، شخص ثروت اضافی را برای رفا ه هرچه بیشتر یا از طریق سرمایه گذاری برای «کسب درآمد و ثروت» هرچه بیشتر، برای «رشد و موفقیت» مانند امور خیریه و یا برای «اوقات فراغت» به مصرف برساند. در هر صورت شخص، ثروتمند محسوب می شود اما این که ثروت اضافه خود را به چه مصرفی برساند مهم است. در باره این سازوکار در بخش «کسب درآمد و مدیریت مالی زندگی» به طور مفصل صحبت خواهد شد.
آزادی (Freedom):
آزادی، نیازی است که انتخاب را برای انسان میسر میکند. مثل انتقال یا مهاجرت از جایی به جای دیگر برای ابراز آزادانه خویشتن، یا احساس خودمختاری درونی و باطنی. حتی در شرایطی که عوامل بازدارنده و سخت محیطی اعمال میشود، انسانها میتوانند همچنان آزادی درونی خود را حفظ کنند، به این معنا که آنها میتوانند انتخاب کنند که چگونه به شرایطی که در حال تجربه آن هستند پاسخ بدهند. عدم توانایی کنترل تکانهها و نیز برخی از محرکهای بیرونی (مثل داروها) میتواند نیاز به آزادی را محدود کند. آنچه ما بهعنوان آزادی میخواهیم این است که از روی اختیار زندگی کنیم و خودمان را بهطور آزادانه ابراز کنیم، و از کنترل و فشارهای غیرضروری و بیرونی رها باشیم. به عقیده گلسر، هرگاه آزادی خود را از دست دهیم، یکی از خصوصیات انسانی خود یعنی خلاقیت سازنده را از دست خواهیم داد.
آزادی عبارت است انجام فعالیتهای و رفتارهای اختیاری و چگونگی انجام فعالیتها و رفع نیازها و یا انجام ندادن فعالیتها و رفتارها از روی میل و اراده بدون هیچ گونه جبر و فشار. آزادی یعنی آنچه بخواهم بتوانم و انجام دهم و آنچه که نخواهم و انجام ندهم و نشود. آزادی مطلق وجود ندارد. به عنوان مثال، انسان برای رفع نیازهایش مجبور است اشتغال به کاری داشته باشد که بعضاً مورد رضایت نیستند ولی مجبور است برای رفع نیازها به آن شغلها مبادرت ورزد. انسان مجبور است، مسایل شخصی و خانوادگی خود را انجام دهند. و .. .
در دو بخش ابتدایی “کارو” آزادی چندانی وجود ندارد. اما در دو بخش دیگر “کارو” خصوصاً “اوقات فراغت” آزادی وجود دارد. در تعریف “اوقات فراغت” می توان گفت که زمانهایی است که شخص کار اجباری برای انجام دادن آن ندارد. هر چه که بخواهد انجام می دهد. مثلا به کنسرت برود، به کوه برود. یا در منزل جلوی تلویزیون لم دهد.یا.. بنابراین آزادی در این بخش “اوقات فراغت” بسیار نمود پیدا می کند. بنا براین با تنظیم دقیق بخشهای مختلف “کارو” و گذاشتن زمانی برای “اوقات فراغت” نیاز به آزادی مرتفع می شود.
«اوقات فراغت» و تفریح (Fun):
نیاز به تفریح در ژنهای ما جای گرفته است. ما موجوداتی هستیم که در تمام طول زندگی خود بازی میکنیم و به همین دلیل، در طول زندگی خود یاد میگیریم. بهترین نشانه تفریح و نشاط، خنده است. ما تنها موجوداتی هستیم که میخندیم و احتمالاً تنها موجوداتی که آگاهانه به دنبال لذت و تفریح هستیم (گلسر: 1397). کارهایی که در «اوقات فراغت» یا «و» در الگوی «کارو» صورت میگیرد. موظف به برطرفنمودن تفریح است.
معنویات
وجود انسانی دارای سلسله مراتب تعالی است. پایین ترین آن جنبه حیوانیت است که صرفاً بر اساس غرایز رفتار می کند. سپس جنبه انسانیت که مسائل انسانی، اخلاقی و وجدانی را در رفتار نیز در نظر می گیرد. مرتبه بالاتر جنبه اجتماعی انسان است که مسائل اجتماعی و هنجارها و نا بهنجاری ها را در نظر می گیرد. و مرتبه بالاترین، جنبه معنوی است. که در رفتارها جنبه های معنوی را نیز در نظر می گیرد.
جنبه انسانیت جنبه ای است که سطح بنیادین جنبه های بالاتر را تشکیل می دهد. بهترین تبلور جنبه انسانی، نافع بودن است. آدمهای سالم دوست دارند نافع باشند و از نفع رسانیدن به دیگران در درون خود احساس شادمانی می کنند. این نفع رسانی در کلیه بخشهای مختلف زندگی می تواند مشهود باشد. مانند کمک به یک کارآموز در محل کار برای افزایش دانش و مهارتها، کمک به پیرزنی برای بردن وسایلش به طبقه سوم یک ساختمان، مشارکت در امور خیریه، و هنگام تفریح، پاکسازی کوهسار از زباله ها. نافع بودن باعث نشاط معنوی می شود.
معنویات وسعادت ابدی یعنی رسیدن به لقاء الله و زندگی در بهشت برین در جهان آخرت. سعادت ابدی مستلزم پیروی از دستورات خداوند متعال رعایت حرام و حلال الهی و عدم ارتکاب به گناه است. در صورت ارتکاب گناه، انسان سعی کند با استغفار، توبه، احقاق حق، اعمال صواب و امثالهم توسط پروردگار مهربان گناهان بخشوده شود. گناهانی که انسان مرتکب می شود به دو دسته تقسیم می شوند: حق الناس و حق الله.
حق الناس به معناي حقوق مردم است، يا حقوقي كه در برابر ديگران دارد. آن چه كه مربوط به جان، مال، حيثيت و آبروي مردم، و حقوق اجتماعي و سياسي باشد، در قلمرو حق الناس است. بخشش حق الناس منوط به جلب رضايت صاحبان حق است. بنابراین باید دقیقا مراقب حق الناس در تمام بخشهای زندگی بود تا حقی از کسی زایل نکنیم. چه در کسب و کار، چه در مسایل خانوادگی، چه در راستای موفقیت و چه در اوقات فراغت. اگر حقی از کسی را زایل کردیم، رضایت صاحب حق را بگیریم و به درگاه پروردگار مهربان استغفار و توبه نماییم تا انشالله بخشیده شود.
حق الله به معنای عبادت خدا و شرک نورزیدن به او تفسیر شده است. حق الله شامل نماز و روزه و امثالهم می باشد. حقالله از جانب خداي متعال بخشيده ميشود. بشرط آنکه شخص گناهکار توبه و استغفار کند قرآن کریم به صراحت بیان فرموده است که جزای گناه به میزان گناه است ولی حداقل پاداش اعمال نیک و صواب ده برابر است. این آیه را ببینید:
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ ﴿انعام160﴾ {هر کس کار نیکى بیاورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر کس کار بدى بیاورد جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود.}
انسان با اعمال خیر و صواب می تواند سعادت ابدی خود را تضمین نماید. اعمال خیر و صواب اغلب شامل اعمالی است که نفعی برای مردم داشته باشد. آدمهایی که شخصیت وجودی شان بگونه ای است که فارغ از اعتفادات مذهبی یا بر اساس اعتقادات مذهبی همیشه می خواهند به دیگران نفع برسانند و از این نفع رسانیدن در دل خود راضی و خوشحال می شوند بیشتر به این اعمال دست می زنند.
اگر چه زمینه برای اعمال خیر و صواب در کلیه بخشهای زندگی فراهم است. اما به نظر می رسد در بخش «رشد و موفقیت» این زمینه به روشهای زیر بیشتر فراهم است:
- بسیاری از اشخاص «رشد و موفقیت» خود را در امور خیریه می یابند. مشارکت در امور خیریه و گذاشتن وقت، انرژی، دانش و پول خود در امور خیریه و مراکز نیکوکاری و کمک به مستمندان و نیازمندان از آن جمله اند. که بطور مستقیم اجر و پاداش اخروی را به همراه دارد.
- بسیاری از افراد نیز «رشد و موفقیت» خود را انجام اعمال مستحبی، عبادات، زیارات، نمازها و روزه های مستحبی پیدا کرده اند. شرکت در مراسم مذهبی، دعا و نیایش، رفتن به مکانهای مذهبی، برگزاری مراسم مذهبی از آن جمله هستند. که بطور مستقیم پاداش اخروی را به همراه دارد.
- کارآفرینانی که شرکتهای کوچک و بزرگی را تأسیس می نمایند و زمینه اشتغال زایی و توسعه اقتصادی جامعه را فراهم می سازند. همه اینها صواب و پاداش اخروی و باقیات و صالحات برای اشخاص فراهم می سازد.
- آنهایی که در زمینه علم و دانش، تخصص و حرفه، هنر و زیبایی و امثالهم کوشا هستند منافع اصلی پیشرفت علمی، اختراعات و اکتشافات را دیگران و حتی نسلهای بعدی می برند. هنرمندی که آثار هنری یا ادبی خلق می کنند، نویسنده ای که کتابی به رشته تألیف در می آورد؛ دانشمندی که نظریه ای را ارائه می دهد، پدیده طبیعی را کشف می کند؛ مخترعی که وسیله ای را اختراع می کند؛ پزشکی که واکسن بیماری خاصی را کشف می کند؛ سالهای سال حتی پس از مرگ صاحبان اثر، مورد استفاده نسلهای بعدی قرار می گیرد. اینها و امثال اینها باقیات و صالحاتی که نتیجه بخش رشد و موفقیت است و در زمان حیات و پس از مرگ خالقان آنها، دیگران بهره اش را می برند. برای بانیان آنها صواب اخروی و زندگی در بهشت برین و لذتهای ماورایی را فراهم می سازد. مثالهای متعددی را در این رابطه می توان زد: تألیف کتاب مثنوی معنوی توسط مولانا جلال الدین مولوی بلخی در قرن 13 میلادی، اختراع لامپ توسط توماس ادیسون در سال 1880، کشف واکسن سیاه زخم توسط لوئی پاستور شیمیدان فرانسوی در سال 1881و مثالها و نمونه های بسیار دیگر…
البته باید این نکته را توجه نمود که اگر «رشد و موفقیت» در جهت صحیحی قرار نگیرد و به راههای ناصواب کشانده شود نه تنها سعادت ابدی را فراهم نخواهد ساخت بلکه شقاوت ابدی را موجب می شود. به عنوان مثال، شخصی که «رشد و موفقیت» خود را که در مقام و قدرت می یابد اما هنگام رسیدن به آن از مقام و قدرت خود سوء استفاده نماید، به ظلم و نا عدالتی بپردازد، شقاوت ابدی را برای خود فراهم ساخته است. البته قدرت و مقام به خودی خود مطرود نیست بستگی به آن دارد که در چه جهتی به کار گرفته شود که موجب سعادت یا شقاوت ابدی شود. سایر موارد «رشد و موفقیت» هم چنین حالتی قرار دارند. یعنی هم می توانند در جهت صحیح قرار گیرند که موجب سعادت ابدی می شود و هم می توانند در جهت غلط و نادرستی قرار گیرند که موجب شقاوت ابدی می شود.
یادآور می شود که زمینه برای کارهای خیر و صواب تنها در بخش «ر» فراهم نمی باشد بلکه در سایر بخشها نیز فراهم است. انسانهای نافع که به دنبال کمک و یاوری به دیگران هستند مستقیماً اجر و پاداش اخروی را برای خود فراهم می سازند. در بخشهای مختلف زندگی چنانچه هدف الهی باشد صواب و اجر اخروی به همراه دارد. به عنوان مثال پیامبر اکرم ص می فرمایند: «اَلکادُّ لِعِیالِهِ کَالْمُجاهدِ فی سَبیلِ الله» کسی که برای اداره زندگی خانواده اش تلاش می کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند.
نشاط معنوی با خنده های هیجانی فرق می کند. نشاط معنوی خنده از درون انسان است. شادکامی از درون است. نشاط معنوی یعنی بهره مندی از آرامش روانی. نشاط معنوی شفافیت درون است. دیگر وجود انسانی کدر نیست. جالب است بدانید که نشاط معنوی، ربطی به دیندار بودن یا دین خاصی را داشتن ندارد. اگرچه انسانهای دیندار واقعی معمولاً شرایط نشاط معنوی را در خود بیشتر ایجاد می نمایند. افراد خیر آفرین، بخشنده، امیدبخش و امثالهم باعث نشاط معنوی خود می شوند. نشاط معنوی برترین شاخص سلامت روان در جهان است. نشاط معنوی باعث آرامش روانی می شود. آرامش روانی باعث نشاط معنوی می شود.
خوشبختی
خوشبختی دوست داشتن آن چیزی است که دارید. خوشبختی یعنی دوست داشتن خود. خوشبختی یک احساس است. یعنی رضایت از رندگی، یعنی خوشحال بودن، یعنی لذت بردن از تمام مواهب طبیعی و داشته ها. آدمهای خوشبخت بیشتر زمان حال را در نظر می گیرند نه زمان آینده ای که خواهد آمد. آنها سعی می کنند از همین امکانات موجود خود، حداکثر استفاده را کنند. آدمهای خوشبخت، به کل نیازهایشان توجه دارند نه صرفاً نیازهای خودشکوفایی. هر چه تعداد بیشتری از نیازهای آنها ارضاء شوند، خوشبخت تر هستند. به عبارت دیگر خوشبختی نسبت بین تعداد نیازهای ارضاء شده انسان به کل نیازها است. هر چه این نسبت بالاتر باشد، خوشبختی نیز بیشتر است. باید توجه داشت که نیازهای انسان تک بعدی و مادی نیستندو تنها با پول برطرف نمی شوند.
خوشبختی باید در تمام بخشهای زنذگی موج بزند. اما بخشهای «امورات فردی و خانوادگی» و «اوقات فراغت» نظام «کارو» مسئول مستقیم خوشبختی هستند. البته بخش «کسب درآمد» موتور محرکه سایر بخشهای «کارو» مانند «ا» و «و» می باشند.
موفقیت
موفقیت بدست آوردن آن چیزی که می خواهید. موفقیت، یعنی در راستای اهداف و شکوفایی استعدادهای بالقوه و علاقه ها حرکت کردن. به عبارت بهتر رفع نیازهای خودشکوفایی. موفقیت از ارضاء شدید یکی از نیازهای متعالی مثل علم و دانش، زیبایی و هنر، معنوی و کارآفرینی ناشی می شود. به عنوان مثال شخصی که ذوق و علاقه هنری دارد، تبدیل به یک موسیقیدان برجسته شود. شخص دیگری که علاقه و استعداد پزشکی دارد تبدیل به یک پزشک حاذق و برجسته شود. شخص دیگری که به کسب و کار آزاد علاقه و استعداد دارد تبدیل به یک کارآفرین برجسته شود. بنابراین موفقیت باید د ر راستای علائق باشد. به عبارت دیگر موفقیت عبارت است از دنبال کردن علاقه ها به طور شدید و پیشرفت هر چه بیشتر در زمینه های مورد علاقه. بدیهی است که زمینه های مورد علاقه شخص باید با استعدادها و ویژگیهای شخصیتی تطبیق داشته باشد تا پیشرفت هر چه بیشتر در زمینه های مورد علاقه صورت گیرد.
موفقیت، عمدتاً توسط بخش «رشد و موفقیت» الگوی کارو محقق می شود. .ولی شخصی ممکن است موفقیت خود را در شغل و یا شیوه «کسب درآمد و ثروت» خود پیدا کند. در این حالت دو بخش «ک» و «ر» در هم ادغام می شود. خانم خانه داری ممکن است موفقیت خود را در ایجاد شرایط موفقیت برای شوهرش بیابد. یا فرزندان موفقی تربیت نماید. در این شرایط موفقیت خانوادگی می شود نه شخصی.
بین موفقیت و خوشبختی لزوماً ارتباطی وجود ندارد. فردی ممکن است واقعاً آدم موفقی باشد اما آدم خوشبختی نباشد. وی ممکن است جوانی اش را برای رسیدن به یک هدف خاص سپری کرده است و هم اکنون که به سالمندی رسیده است، اگر چه به هدفش رسیده است، مثلاً یک فیزیکدان یا کارآفرین برجسته شده باشد، ولی از جوانیش آنقدرها لذت نبرده است. علت آن است که تنها نیاز خودشکوفایی وی برطرف شده است . و برخی دیگر از نیازهایش مثل نیازهای معنوی، نیازهای عاطفی و خانوادگی اش برطرف نشده است. بقول آقای دکتر فرهنگ هولاکوئی کسانی که خوشبختی خود را فدای موفقیت می گذارند نباید موفق نامید. صرفاً آنها برنده هستند. از طرف دیگر شخص دیگری واقعا آدم موفقی نباشد. مثلاً یک روستایی کم سواد و در سطح زندگی پایین زندگی می نماید . اما از زندگیش راضی است. با خانواده اش با کمترین امکانات خودش از زندگی لذت می برد و به همه چیز خود قانع است. در واقع خوشبخت است.
البته بهتر آن است که اشخاص هم خوشبخت باشند و هم موفق. چون نیاز به پیشرفت و موفقیت در اغلب افراد وجود دارد.و نمی توان آن را نادیده انگاشت. از طرف دیگر نباید برای رسیدن به موفقیت، زمان حال و خوشبختی را از دست داد. متأسفانه طی یک تحقیق ثابت شد که تنها 8% افراد موفق، احساس خوشبختی می کنند. در تنظیم کارو سعی می کنیم که هر دوی این مقولات در نظر گرفته شود.